دست به گریبان بودندست به گریبان بودن بادست به گریبان شدندست به مهرهدست به نقددست به نیکی گشادندست به هم دادندست به هم زدندست به هم سودندست به کاردست به کار بردندست به کار زدندست به کار شدندست به کار نرفتندست به کار کردندست به کاری زدندست به کاری کردندست به کاسه یافتن کسی رادست به کسی و چیزی زدندست به کمر داشتندست به کمر زدندست به کیسه شدندست به کیسه کردندست به یخه شدندست به یقهدست به یقه شدندست به یقه شدن با کسیدست به یکدیگر فرا کردندست به یکی بودندست به یکی شدندست به یکی کردندست به یکی کردن بادست بهم دادندست بهم مالیدندست بوسیدندست بیرون کردندست بیشدست بیع شدندست بیعتدست بیعت به دست کسی دادندست بیقه شدن بادست پائیندست پاچگیدست پاچلفتیدست پاچه کردندست پاچکیدست پاکدست پاک بودندست پایین را گرفتندست پخت