خر چه داند قیمت نقل و نباتخر حمالخر خالی یرقه می رودخر خر کردنخر خرابی می کند از چشم گاو می بینندخر خود را از پل گذراندنخر خود را سوارندخر خورخر دادن و خیار ستدنخر دادن و خیار گرفتنخر داغ کردنخر دجالخر دجال ظهور کردنخر در چمنخر در خلاب راندنخر در کشیدنخر دیزهخر را با اخور میخوره مرده را با گورخر را جایی می بندند که صاحب خر راضی باشدخر را سرباز میکشد جوان را ماشأالل̍هخر را می برند عروسی تا کنده بارش کنندخر را که به عروسی می برند برای خوشی نیست برای ابکشی استخر را که به عروسی می برندبرای ابکشی استخر رفت و الاغ برگشتخر زورخر سه پاخر سوزخر سیاه خر سیاه استخر شانسخر شدنخر عیسیخر فروشانهخر گردنخر گرفتن کسیخر گیر اوردنخر گیروخر لنگخر لنگ خود را به منزل رساندنخر ما از کرگی دم نداشتخر ما از کره گی دم نداشتخر مادهخر مانگهخر مردمخر مزهخر مقدس بودنخر ملخخر نرخر همان خر است اما پالانش عوض شدهخر همیشه خرما نمی ریندخر وحشی