خدیجه میردامادیخدیجه کبریخدیرخدیشخدیعتخدیمخدیوخدیورخدیوندخدیویخدیویدنخذخذ ما صفاخذفخذلخذلالخذلانخذوخذواخذولخذولاخذولاتخرخر kherخر از پل گذشتنخر اسبخر اسیاخر اوردنخر اوردن و باقالی بار کردنخر با تشدیدخر بر بام بردنخر بزرگخر به بوسه و پیغام اب نمی خوردخر به چوب و ترکه اسب نمی شودخر به خر گرفتنخر به سعی ادمی نخواهد شدخر بی صاحب رو همه سوار میشنخر بی یال و دمخر بیار باقالی بار کنخر بیار و باقالی بار کنخر بیار و معرکه بار کنخر پایش یک بار به چاله میرهخر پوزکیخر پیشین خر پسین را پل بودخر تب کردهخر تمبهخر تو خر بودنخر تو خریخر چسونهخر چنگ قورباغه