خون و نفسخون کردنخون کردن دل کسیخون کسی از خون دیگری رنگین تر بودنخون کسی در گردن کسی بودنخون کسی در نیامدنخون کسی را بجوش اوردنخون کسی را به جوش اوردنخون کسی را به شیشه کردنخون کسی را توی شیشه کردنخون کسی را حلال کردنخون کسی را مکیدنخون کسی را کثیف کردنخون کسی کثیف شدنخون کشیدنخونا به خوردنخوناب خمخوناب شفقخونابهخونابه تزریقیخونابه خوردنخونابه ریزخونانخونتاخونتا گراندهخونجوخونجیدنخونخوارخونخواهخونخواهیخونداندنخوندنخوندهخونریزخونریزیخونریزی پس مقاربتیخونریزی پسا زایمانی اولیهخونریزی پسا زایمانی ثانویهخونریزی پسا یائسگیخونریزی پنهانخونریزی پیرابطنیخونریزی پیش زایمانیخونریزی تحت عنکبوتیهخونریزی داخل جمجمه ایخونریزی داخل سخت شامهخونریزی داخل مغزیخونریزی زیر عنکبوتیهخونریزی قبل از زایمانخونریزی کانزاسخونسار