خود را در رنج افکندنخود را در زحیر افکندنخود را دریافتنخود را دست مایه خنده قرار دادنخود را راحت کردنخود را ساختنخود را سبک کردنخود را شخ گرفتنخود را شناختنخود را عنقا کردنخود را گرفتنخود را گم کردنخود را گیر نینداختنخود را مثال کسی نهادنخود را موظف به ارشاد کسی ندانستنخود را نخود هر اشی کردنخود را نشان دادنخود را نگاه داشتنخود روشنگریخود روییخود زندگیخود ساختگیخود شخصخود شناسخود شورخود شکلخود عالیخود فروختگیخود فریبیخود گذشتگیخود گرفتنخود گسترده بینیخود گشودگیخود متشکلخود مداریخود مراقبتیخود مشغولیخود نا همگردخود ناشرانخود نگرشخود نمایانهخود نمایی کردنخود هم چسبیخود کرده را تدبیر نیستخود کفائیخود کم بینیخود کنترلیخوداخودات له گه لخودارایی