جقلانجقلهجقهجقیجگجگ جگجگارهجگانجگانتیاجگرجگر اوریجگر بغورجگر به دندان گرفتنجگر پارهجگر تاشجگر تافتنجگر تافتهجگر تشنگانجگر خردشدهجگر خواریجگر خورجگر خوردنجگر خوردن گربهجگر خون گرداندنجگر خون کردنجگر دادنجگر دوزجگر را سرمه کردنجگر زلیخاجگر سرخ شدهجگر سفیدجگر سوختهجگر سوخته امجگر سیاهجگر فروشجگر گوشگانجگر منجگر نوازجگر کباب بودنجگر کباب گشتنجگراورجگربندجگرتابجگرتاب ترجگرتافتهجگرخراشجگرخونجگرخون کردنجگرسایجگرسوخته