به اب زدنبه اب سپردنبه اب شستنبه اب فرو شدنبه اب و اتش زدنبه اب و نان رسیدنبه ابر اندر امدن گفتگویبه ابر اندر اوردن سر کسی رابه ابرامبه اتریسبه اتش خود سوزاندنبه اتش راست کردنبه اتش زدنبه اتش سپاریبه اتش کسی سوختنبه اتش کشیدنبه اتشسپاریبه اتفاقبه اتفاق ارابه اتفاق اراءبه اتمام پیوستنبه اجابت پیوستنبه اجاقت قسمبه اجباربه اجباری رفتنبه اجمالبه احترامبه احترام پدر ازجای برخیزبه احتمال زیادبه احتمال قویبه احوالپرسی کسی رفتن یا امدنبه اختصاربه اختصار سخن گفتنبه اختیاربه اختیار خودبه اخر خط رسیدنبه اخر رساندنبه اخر رسانیدنبه اخر رسیدنبه اخر رسیدن عمربه اخر رسیدهبه ادا رسانیدنبه ادارهبه ادای کسیبه ادب گرد کردنبه اذینبه ارامیبه ارث بردنبه اردشیربه ارزو اوردن