بر نوک تفنگ نصب استبر نوک زبان بودنبر نوک زبان داشتنبر نیایدبر هم امیختنبر هم پیچیدنبر هم پیچیدهبر هم تافتنبر هم شکستنبر هم نهیبر همین اساسبر هنگانبر هیچبر و بازوی ستبربر و بچه هابر و بحربر و بر نگاه کردنبر و بیابانبر و روبر وجهبر وجه اجمالبر وجهیبر وفق مرادبر کار رفتنبر کار شدنبر کار گرفتنبر کارگرفتنبر کاروان زدنبر کاری داشتنبر کرسی نشستنبر کس مگوییدبر کسی افتادنبر کسی ظلم روا داشتنبر کسی یا سر کسی دوانیدنبر کنار کردنبر کناره رفتنبر یا به سر چیزی بازشدنبر یاوهبر یک منوالبرءبرئبرابرا برندهبرا پربرا کشتیبراءبرائتبرائت جستنبراءت ذمهبرائت ذمه