بر سر دست امدنبر سر دست درامدنبر سر دفتر بودنبر سر دو راهی قرار گرفتنبر سر راه بودنبر سر زبان بودنبر سر زبان ها افکندنبر سر زدنبر سر سنگ نشستنبر سر طعام نشستنبر سر نهادنبر سر کاری رفتنبر سر کسی امدنبر سر کسی رفتنبر سر کسی ریختنبر سر کسی زدنبر سرشبر سریبر سریر سروری تکیه داشتنبر سیاوشانبر شدن اندیشهبر شده گوهربر شورانیدنبر شوریدنبر طاق نهادنبر طبق قاعدهبر طبق قوانینبر طبق مقرراتبر طرف کردن زنگ اینهبر طرف کردن مشکلاتبر عادتبر عرشه ی کشتیبر عقیده استوار بودنبر علیهبر عمومبر عهدهبر عهده گرفتبر عهده یبر فرازبر فراز اسمان هابر فراز و فرودبر فراز یخ نوشتنبر فرضبر فروزانبر فروزندهبر قرار اصلبر گذرانیدنبر گراییدنبر گرده ی کسی سوار شدنبر گرفتن از پیش