از هستی ساقط کردناز هفت خان رستم گذشتناز هفت خان گذشتناز هفت خوان رستم گذشتناز هفت دولت ازاداز هفت دولت ازاد بودناز هفت سیناز هفت سین هااز هفت سین های نوروزیاز هفت قلم ارایشاز هفت قلم ارایش قدیماز هم باز رفتناز هم باز شدناز هم باز شدهاز هم باز کردناز هم برفتناز هم پاشیدناز هم پاشیدهاز هم پاشیده و پراکندهاز هم جدا شدناز هم جدا شدهاز هم جدا شدیماز هم جدا کردناز هم در کردماز هم دریدناز هم رمیدناز هم ریخته شدناز هم شکافتناز هم شکافتهاز هم گسیختاز هم گسیختگیاز هم گسیختناز هم می درداز هم میدرداز هم وا شدناز هم یا ز هم دریدناز همان اغازاز همان اولاز همدیگراز همزبانی بهتر استاز همسران حضرت ابراهیماز همه جااز همه جا بی خبراز همه جهتاز همه دل خواستناز همه رنگاز همه مهم تراز همکاری دست کشیدناز هنر های تجسمیاز هنر های معماری