به سیم اخر زدنبه شترمرغ گفتند بپر گفت شترم گفتند بار ببر گفت مرغمبه صحرای کربلا زدنبه صلابه کشیدنبه فال نیک یا بد گرفتن چیزیبه گرد پاش نمی رسدبه گردن گرفتنبه گوش خر یاسین خواندنبه لعنت خدا نمی ارزدبه لعنت خدا نیرزیدنبه ما که رسید وا رسیدبه مالت نناز که به یک شب بنده به حسنت نناز که به یک تب بندهبه مرگ گرفتن تا به تب راضی کردنبه نام من به کام توبه نعل و به میخ زدنبه هر دری زدن یا به این در و ان در زدنبه هر سازی رقصیدنبه هر کجا که روی اسمان همین رنگ استبه هرچه نابتر یا هرچه نابدتر یا هرچه نه بدترخود خندیدنبه کس کسونش نمی دم به همه کسونش نمی دمبه کسی ابقا کردنبه کسی گفتن اینکه بالای چشمش ابروستبه کک بندهبه یا با پای خود به جایی رفتنبه یا با زبان بی زبانی چیزی را گفتن یا فهماندنبه یا بر باد رفتنبه یا در یا توی لاک خود رفتنبو بردنبو ی حلوای کسی یا چیزی امدن یا بلند شدنبوق سگبوی حلواش می امدبکشید و خوشگلم کنیدبی چاک دهنبی چشم و روبی رگبی سیمچی رو زدنبی مایه فطیر استبی مایه فطیرهبیخ ریش یا گیس کسی ماندنبیروباربیل زنی باغچه خودت را بیل بزنبیلبوردپا از چیزی بیرون یا برون گذاشتن یا نهادنپا از چیزی پایین تر نگذاشتنپا بند شدنپا پس کشیدنپا پیش گذاشتن یا نهادنپا توی کفش کسی کردنپا جای پای کسی گذاشتنپا دادن