دیکشنری
مترجم
بپرس
فهرست واژگان در اصطلاحات عامیانه و ضرب المثل فارسی با حرف و
وادادن
وارفتن
وارفته
والسلام نامه تمام
وبال گردن کسی شدن
ور رفتن به خود
ورجه وورجه یا ورجه ورجه کردن
ورد زبان کسی بودن
وررفتن به چیزی
ورق برگشت
وروره جادو
وسط دعوا نرخ تعیین می کنه
وصف العیش نصف العیش
وصله ای به کسی بستن یا چسباندن
وصله ناجور
وصله ناهمرنگ
وعده سر خرمن
وعده ی سر خرمن
وقت سر خاراندن نداشتن
ویر گرفتن