معتدلمعتذرمعترضمعترض شدنمعترفمعترف شدنمعتزلمعتصبمعتقدمعتقد بودنمعتقد شدنمعتقداتمعتلمعتمدمعتنابهمعتکفمعتکف شدنمعجبمعجرمعجزمعجز کردنمعجزاسامعجزهمعجممعجونمعدمعدلمعدلتمعدلت جویانهمعدلت گسترمعدنمعدن شناسمعدن شناسیمعدنچیمعدنیمعدهمعدودمعدودیمعدوممعدوم شدنمعدوم کردنمعدیمعذبمعذب کردنمعذرتمعذرت خواستنمعذرت خواهمعذرت خواهیمعذورمعذور داشتن