اسم دختر فارسی با حرف م - صفحه 3

دانشمند و دانا

ماه خوب و زیبا

بانوی ماه، زنی که چون ماه می درخشد

( به مجاز ) کامیاب و خوشبخت، سفیدبخت

بهتر از ماه

ماه ( فارسی ) + بی بی ( ترکی ) بانویی که چون ماه زیبا و نورانی است

دارای زیبایی ای چون زیبا یی ماه

زیبا و لطیف چون ماه و پرند

ترکیب دو اسم ماه و ثمین ( دختر زیباروی و با ارزش )

بانویی که چون ماه زیباست

زیور و زینت ماه

چون ماه، به سان ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( ماه، سا ( پسوند شباهت ) )

ترکیب دو اسم ماه و ستی ( زیبا و بانو )، ( ماه، ستّی ( مخفف سیدتی ) ) ماه خانم، ماه بانو

ماه لطیف

ترکیب دو اسم ماه و فروز ( زیبا و تابش )، افروزنده ی ماه، روشن کننده ی ماه، ( به مجاز ) زیبارو

ترکیب دو اسم ماه و فروغ ( زیبا و روشنی )، فروغ و روشنایی ماه، ( به مجاز ) زیبارو

ترکیب دو اسم ماه و نیلا ( زیبا و آبی دریا )، ( فارسی ـ سنسکریت ـ فارسی )، ماه کبود رنگ، ماه آسمان ک ...

همتای ماه، لنگه ماه، ( به مجاز ) زیبارو، مهتا، مانند ماه

آن که تاج او چون ماه می درخشد

ماه تنها، اسمی است مازندرانی، در گویش مازندران ماه تنها

آن که مانند ماه زیباست

ریزنده ماه، ( به مجاز ) زیباروی، ( ماه، ریز= جزء پسین بعضی از کلمه های مرکّب به معنی «ریزنده» )

زاده ماه، زیبا

مانند ماه

آن که چون ماه و گل زیباست، زیبا روی، ان که چون ماه و گل زیباستف زیبا روی

صاحب ماه

هاله ماه

عشق سوزان، شور عشق

دارای درخشش ماه

زینت خانواده و نیاکان

ماه مادر

نوع خاصی گل زیبا و ظریف و کمیاب

رستگار شده، پاک و آمرزیده

ویژگی آن که چهره اش مثل مرجان سرخ گون است، ( به مجاز ) زیبارو

دختر مرجان گونه، دختر سرخ گون، ( به مجاز ) زیبارو، ( مرجان، دخت = دختر )

مرجان چهر، زیبارو، آنکه چهره اش مانند مرجان سرخ گون باشد، ( = مرجان چهر )

نام دختر کوچک یزدگرد پادشاه ساسانی

هویدا، پیدا، آینه

منسوب به مشان، ( به مجاز ) دارای حلاوت و شیرینی، ( مشان= نوعی از بهترین خرما، ا ( پسوند نسبت ) )، ( ...

مکان نورانی، چراغدان، طاقی بلند که چراغ را در آن گذارند

دختر مُشک آلود و معطر، یا دختر سیه موی، ( به مجاز ) جذاب و دل انگیز، ( سنسکریت ـ فارسی )، دختر مشک ...

منسوب به مَشیم، ( به مجاز ) زیبارو، ( عربی ـ فارسی ) ( مَشیم = باخال و دارای خال، ا ( پسوند نسبت ) ...

مروارید در صدف

ملک ( عربی ) + آفرین ( فارسی ) مرکب از ملک ( سرزمین ) + آفرین ( آفریننده )

ملک ( عربی ) + بانو ( فارسی ) شاه بانو

زیباروی شاد، فرشته روی شادمان، شاداب و زیبا

رشته باریک فلزی طلا

ماهِ تابان، ماهِ تابنده، ( به مجاز ) زیبارو

ماه خالص، ( مَه = ماه، سارا )، از نام های مرکب، ماه و سارا

افروزنده نور ماه، روشن کننده ماه، ( = ماه فروز )، ماه فروز، فروزنده و روشن کننده چون ماه روشن و پیدا

روشنی ماه، تابش ماه، مهتاب، ماه فروغ، ( = ماه فروغ )، پرتو ماه

مثل ماه، مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، گونه ( پسوند شباهت ) )

آوای ماه

دانای بزرگ، مِهتَر دانا، ( مه = بزرگ، مِهتَر، دانا )

دختری که دلش مانند ماه روشن است

مانند ماه

مهدین، هم میهن، ( مَهدین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مَهدین

همراه با محبت

ترکیب دو اسم مهر و آیه ( خورشید و نشانه )، ( مهر = مهربانی و محبت، آیه = نشان، نشانه )، نشان و نشان ...

ترکیب دو اسم مهر و زهرا ( خورشید و نیکو )، محبت و دوستی زهرا، ( به مجاز ) کسی که مهر، محبت و دوستی ...

ترکیب دو اسم مهر و سنا ( خورشید و روشنایی )، ( مهر = خورشید، سَنا = روشنایی )، روشنایی خورشید، ( به ...

ترکیب دو اسم مهر و سیما ( خورشید و چهره )، ( مهر = خورشید، سیما )، دارای سیمای چون خورشید، ( به مجا ...

آفریده ی مهربانی، آفریده ی خورشید، ( به مجاز ) زیباروی مهربان، ( مهر = محبت، دوستی، مهربانی، خورشید ...

( به مجاز ) ویژگی آن که زیبا، لطیف، با طراوت و مهربان است

ترکیب دو اسم مهر و آوا ( محبت و آواز )

پرستشگاه خورشید، مرکب از مهر ( محبت یا خورشید ) + اوه ( پسوند شباهت )

خورشید سوزان

ترکیب دو اسم مهر و آوین ( محبت و عشق )

بخشنده مهر و محبت، ( به مجاز ) مهربان، ( مِهر = مهربانی و محبت، بخش )

آنچه خورشید برآن میتابد

خورشید جان

دختری که مانند حریر لطیف و مانند خورشید زیباست

مانند خورشید، ( به مجاز ) زیباروی عزیز و گرامی، ( مهر= خورشید، دیس ( پسوند شباهت ) )، مثل خورشید

خورشید و آفتاب پوشیده و پنهان، ( به مجاز ) زیباروی مستور و محجوب، [مهر = خورشید، راز = ( در قدیم ) ...

طلوع زندگی، خورشید ایل

همانند خورشید

آب درخشان

خورشید نورانی

ترکیب دو اسم مهر و شینا ( محبت و کوشش )

ترکیب دو اسم مهر و لقا ( خورشید و چهره )، معشوقی که چهره اش مانند آفتاب درخشان باشد، آفتاب لقا، ( ب ...

ترکیب دو اسم مهر و مانا ( محبت و جاوید )

خورشید روشن و درخشان، مهر ( فارسی ) منیر ( عربی ) خورشید روشن و درخشان

آتش مهربان

به رنگ ماه، دختر زیبا و سفید رو

نور خورشید، آفتاب، ( به مجاز ) زیبارو، ( مهر = خورشید، نور )

خورشید و مهر نیک

ترکیب دو اسم مهر و نیکا ( مهربانی و زیبا )

مانند خورشید

مهر و خورشید

خورشید نیکی رسان

ماه مهربان

آن که چون ماه زیبا و درخشان است

( به مجاز ) پرتو ماه، مهتاب، زیبارو، ( مه = ماه، سایه )

روشنی ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مه = ماه، سو = روشنی، روشنایی )

مانند ماه