اسم دختر تاریخی و کهن با حرف ش
دارای ناز شاهانه، موجب فخر شاه، نام یکی از نواهای موسیقی ایرانی، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دس ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن شیرین
( به مجاز ) دوست داشتنی، خوشایند، زیبا، گرامی، عزیز، خوش سخن و دلنشین، دارای مزه ی شیرینی، ( به مجا ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن شهره
مشهور، نامدار و نامور، نامور
دختر
عربی
تاریخی و کهن شیلان
درخت عناب، مهمانی، سور، غذا، ( در قدیم ) ( در گیاهی ) ( = چیلان )، طعام، چیلان، عناب
دختر
فارسی، مغولی
تاریخی و کهن، طبیعت شرمین
محجوب، با حُجب و حیا، خجالت زده، ( در قدیم ) شرمگین، با حجب و حیا، با شرم، با حیا
دختر
فارسی
تاریخی و کهن شیده
آفتاب، درخشان، درخشنده، ( به مجاز ) زیبارو، نام پسر افراسیاب، ( شید= خورشید، ه ( پسوند نسبت ) )، من ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی شهدخت
عالی قدر و ارزشمند، شاهدخت، ( شه = شاه، دخت = دختر )، دختر شاه، ( شه = شاه + دخت = دختر )
دختر
فارسی
تاریخی و کهن شادان
شاد و خرم، از شخصیتهای شاهنامه، شاد، مسرور، ( در حالت قیدی ) باحال شاد، شادمانه، نام پسر برزین از م ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن شهرناز
از شخصیت های شاهنامه، نام دختر جمشید پادشاه پیشدادی، ( اعلام ) ( در شاهنامه ) نام دختر جمشید که او ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن شیلر
منطقه ای در کردستان، نام شاعر و نویسنده آلمانی، ( آعلام ) ناحیه ای مرزی در شمال شرقی عراق، به صورت ...
دختر
فارسی، کردی
تاریخی و کهن شهرو
حکومت کننده، سلطنت کننده، ( اعلام ) ) شهرو [اساطیر] از زمان ایران باستان است که نمایه ای از زنِ دان ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن شادیانه
از روی شادی، بر اساس شادی، آهنگ و نوای شادی آور
دختر
فارسی
تاریخی و کهن شاناز
شاهزاده خانمی از آل بویه
دختر
گیلکی
تاریخی و کهن شکوهنده
با شکوه، دارنده شکوه و جلال، ( صفت فاعلی از شکوهیدن )، شکوه، ( در قدیم ) ترسنده، بیمناک
دختر
فارسی
تاریخی و کهن