اسم دختر تاریخی و کهن با حرف ب
نامِ قومی پیش از اسلام، ( = بارِز ) نامِ قوم بارز یا بارزان یا بارجان، تاریخ این قوم به پیش از اسلا ...
پسر، دختر
کردی، فارسی
تاریخی و کهن بهدخت
دختر نیک و خوب، ( به، دخت = دختر )، ( به + دخت = دختر )، مرکب از به ( بهتر، خوبتر ) + دخت ( دختر )
دختر
فارسی
تاریخی و کهن به آفرین
به وجود اورنده بهترینا، خوب آفریده، خوش سیما، خوش منظر، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) خواهر اسفندیار، ک ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن بهی
خوبی، نیکی، تندرستی، سلامت، سعادت، ( در قدیم )، نیکویی، نیک بختی، [این کلمه چنانچه بَهی /bahi/ تلفظ ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن بدرالملوک
ماه شاهان
دختر
فارسی
تاریخی و کهن بهاور
قیمتی، گران بها، پر ارزش، مرکب از بها ( ارزش ) + پسوند دارندگی
پسر، دختر
فارسی
تاریخی و کهن بالان
بالنده، رشد کننده، نمو کننده
دختر
فارسی
تاریخی و کهن بانو گشسب
از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر رستم پهلوان شاهنامه و همسر گیو و مادر بیژن
دختر
فارسی
تاریخی و کهن برسین
زاده خداوند ماه
دختر
فارسی
تاریخی و کهن به آفرید
نیکو آفریده، آفریده ی خوب، زیبا، خوش سیما، ( اَعلام ) نام خواهر اسفندیار در روایات ملی، به ( بهتر، ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن بهرامه
ابریشم، بیدمشک
دختر
فارسی
تاریخی و کهن بهستان
نیک بنیاد، نام پسر اردشیر سوم پادشاه هخامنشی، ( به، ستان ( پسوند مکان ) )، جای خوبان و نیکان، ( اَع ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن