اسم فارسی - صفحه 55
جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید
مگابیز
پسر
فارسی هیواد/hivad/
پسر
فارسی واحه/vāhe/
دختر
فارسی وادا/vada/
پسر
فارسی، آشوری وادان/vadan/
پسر
فارسی وادگان/vadgan/
پسر
فارسی واردان/vardan/
پسر
فارسی
تاریخی و کهن وارسته/vāraste/
پسر
فارسی وازنا/vazna/
پسر
فارسی واسپور/vāspur/
پسر
فارسی
تاریخی و کهن واسپوهر
پسر
فارسی والا یار/v.-yār/
پسر
فارسی والارضا/vala-reza/
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی والاگهر/v.-go(w)har/
پسر
فارسی
نام یکی از سرداران داریوش پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی هیواد
وطن، سرزمین، کشور
پسر
فارسی واحه
منطقه ی آبادی که در میان کویر قرار دارد، ( معرب از قبطی )، ( در جغرافیا ) مکانی سرسبز و پر آب و گیا ...
دختر
فارسی وادا
مکان مقدس
پسر
فارسی، آشوری وادان
نام روستایی در نزدیکی دماوند
پسر
فارسی وادگان
نام شخصی در وندیداد
پسر
فارسی واردان
نام دادوری در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن وارسته
آزاد، رها، رها شده از تعلقات، به ویژه تعلقات دنیایی، آزاده
پسر
فارسی وازنا
مکان بزرگ
پسر
فارسی واسپور
لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، «پسر طایفه» و به تعبیری «ولیعهد» و به قولی «فرزند والاگهر شاه ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن واسپوهر
واسپور، لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
پسر
فارسی والا یار
یار عزیز و گرامی، یارِ والامقام و بلندمرتبه، یار محترم، یار دارای ارج و اهمیت، یار شایسته و پسندیده
پسر
فارسی والارضا
ترکیب دو اسم والا و رضا ( عزیز و خشنود )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی والاگهر
دارای اصل و نسب عالی، والا تبار، اصیل
پسر
فارسی