اسم عربی - صفحه 6
ندا دهنده، صدا کننده، حادثه، ( مؤنث نادی )، ندا کننده، مؤنث نادی
دختر
عربی سامیه
والا، بلندمرتبه، ( مؤنث سامی )، ( در قدیم ) بلند، ( سامی، ( در قدیم ) بلند سامی، مؤنث سامی، زن بلند ...
دختر
عربی محمد مبین
ترکیب دو اسم محمد و مبین ( ستوده و آشکارکننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و مبین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد مراد
ترکیب دو اسم محمد و مراد ( ستوده و آرزو )، از نام های مرکب، ا محمّد و مراد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ماریه
زن سفید و درخشان، زنِ سفید و براق، بسیار درخشنده، ( اَعلام ) نام همسر قبطی پیامبر اسلام ( ص ) و ماد ...
دختر
عربی محمدقاسم
ترکیب دو اسم محمد و قاسم ( ستوده و تقسیم کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و قاسم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رفعت
والایی، بزرگواری، بلندی، ( به مجاز ) برتری مقام و موقعیت، بلند قدری، افراشتگی و بلندی
دختر، پسر
عربی برهان
دلیل، حجت، روشنی، حجت روشن، دلیل قاطع، از واژه های قرآنی، اصطلاحی در منطق و فلسفه، ( اَعلام ) ) نام ...
پسر
عربی محمد معین
ترکیب دو اسم محمد و معین ( ستوده و کمک کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و معین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی والیه
حاکم، پادشاه، سلطان، ( مؤنث والی ) ( در قدیم ) حاکم و پادشاه و سلطان ( زن )، مؤنث والی
دختر
عربی محمد سجاد
ترکیب دو اسم محمد و سجاد ( ستوده و بسیار سجده کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و سجاد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سیروان
عربی شده ساربان، ( در کردی ) زیبا، ( اَعلام ) ( = آب سیروان ) نام رودی در غرب ایران، در استانهای کر ...
پسر
کردی، عربی انیسه
همنشین، همدم، آتش، ( مؤنث انیس )، زن انس گیرنده و همدم، زن مصاحب و هم نشین، ( اَنیس، زن مصاحب و هم ...
دختر
عربی شمس الدین
خورشید دین و آیین، آفتاب دین، ( اَعلام ) ) شمس الدین آلب ارغو: ( = آلب ارغوان ) ششمین اتابک [، قمری ...
پسر
عربی
طبیعت، کهکشانی نیر
روشنایی بخش، تابنده، نورانی، روشن، منور، ( در قدیم ) ستاره، کوکب
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی اباذر
ابوذر، نام صحابه پیامبر، ( = ابوذر )، نام یکی از صحابه پیامبر ( ص )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مرصع
آراسته، گوهرنشان، جواهرنشان، آنچه با جواهر تزئین شده باشد، ( در ادبیات ) ویژگی شعری که آرایه ی ترصی ...
دختر
عربی تبسم
لبخند، درخشیدن، خنده ی بدون صدا، خنده بدون صدا
دختر
عربی هانی
مسرور، شاد، میسر، ( اَعلام ) ) نام چند تن از مشاهیر عرب، ) نام یکی از یاران امام حسین ( ع ) در کوفه ...
پسر
عربی عبدالغفور
بنده خداوند آمرزنده، بنده ی خدای آمرزنده، عبدالغفار
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی زاهد
باتقوا، پرهیزگار، پارسا، پرهیزکار، ( در تصوف ) آن که از دنیا و بهره های آن روی گردان است و مدام در ...
پسر
عربی قباد
محبوب، دانا، شاه محبوب، سرور گرامی، ( اَعلام ) ) ( در شاهنامه ) پهلوان ایرانی، پسر کاوه و برادر قار ...
پسر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن بهیه
تابان، نیکو، زیبا، روشن، فاخر، شکوه مند
دختر
عربی حشمت
بزرگی، عظمت، شرم و حیا، بزرگی و احترام ناشی از داشتن قدرت و ثروت بسیار، ( در قدیم ) شرم، حیا، پروا، ...
دختر، پسر
عربی علینقی
ترکیب دو اسم علی و نقی ( بلندمرتبه و پاکیزه )، از نام های مرکب، ( علی و نقی )، نام امام دهم شیعیان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالعظیم
بنده خدای بزرگ، بنده ی خدای بزرگ، ( اَعلام ) عبدالله ابن علی ابن حسین ابن زید ابن حسن ابن علی ابن ا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی صبریه
صبور و بردبار، ( صبر، ایه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به صبر، ( به مجاز ) صبور و شکیبا، ( عربی ) ( صبر ...
دختر
عربی حورا
حور، زن زیبای بهشتی، زنِ سفید پوستِ سیاه چشم و موی
دختر
عربی، فارسی محبوب
دوست داشتنی، معشوق، پسندیده، آن که یا آنچه که مورد علاقه و توجه دیگران است، مورد محبت، ( در تصوف ) ...
پسر، دختر
عربی صابره
صبرکننده، شکیبا، ( مؤنث صابر )، ( صابر، و، مؤنث صابر
دختر
عربی شفیقه
مهربان، دلسوز، ( مؤنث شفیق )، شفیق، مؤنث شفیق
دختر
عربی جمیل
زیباروی، نیکو، زیبا، ( به مجاز ) شایسته، بایسته، خوب
پسر
عربی صلاح الدین
موجب نیکی آیین، موجب نیکی دین و آیین، ( اَعلام ) صلاح الدین ایوبی: ( = یوسف ابن ایوب ) [، قمری] سلط ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن سبا
سی وچهارمین سوره قرآن، ( مجاز ) انسان، ( اَعلام ) ) ( = سباء ) سوره ی سی و چهارم از قرآن کریم، ) نا ...
دختر
عربی، عبری، فارسی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی فخریه
منسوب به فخر، نازیدن، سرافرازی و غرور، ( فخر، ایّه ( پسوند نسبت ) )، و
دختر
عربی شعله
شراره آتش، روشنی، زبانه ی آتش، بخش گرم و نورانی آتش، زبانه و درخشش آتش، فروغ
دختر
عربی نسیبه
بانوی اصیل، خویشاوند ونزدیک، ( در قدیم ) دارای اصل و نسب، ( اَعلام ) نام یک زن صحابی شجاع از بنی نج ...
دختر
عربی
تاریخی و کهن مرصاد
کمینگاه، محل گذر، گذرگاه
پسر
عربی علیسان
علی وار، مانند علی، ( علی، سان ( پسوند شباهت ) )
پسر
فارسی، عربی بشرا
بشارت، خبر خوب، مژده، مژدگانی، از واژه های قرآنی ( یونس: )، دختر خوش خبر، بانوی خوش یمن
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی اویس
نام یکی از عارفان و پارسایان، از یاران پیامبر ( ص )، ( اَعلام ) ) نام یکی از عارفان و پارسایان و تا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی، تاریخی و کهن گلعذار
گل چهره، آنکه سیمایی چون گل دارد، زیباروی، ( = گل چهره )، گل ( فارسی ) + عذار ( عربی )
دختر
فارسی، عربی
طبیعت مونس
هم نشین و همراز، همدم
دختر
عربی عهدیه
منسوب به عهد، زن پایبند به عهد و پیمان، ( عهد، ایه ( پسوند نسبت ) )، ( به مجاز ) زن هم پیمان، ( عرب ...
دختر
عربی فرخ لقا
زیباروی، خوش برخورد، خوش صورت، زیبا چهر، نیکو دیدار، ( اَعلام ) قهرمان داستان امیر ارسلان رومی، دخت ...
دختر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن صدرالله
( به مجاز ) برتری یافته از سوی خدا، دارای باطن و روح خدایی، ( به مجاز ) کسی که برتری و مهتری او از ...
پسر
عربی محمد کیان
ترکیب دو اسم محمد و کیان ( ستوده و پادشاهان )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیان
پسر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی همت
اراده، انگیزه، بلند نظری، جوانمردی، آرزو، و پشتکار قوی برای رسیدن به هدف، بلند طبعی، ( در قدیم ) خو ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن بلور
شیشه شفاف، beryllos )، ) نوعی ماده ی معدنی جامد و شفاف مانند شیشه، آنچه از جنس شیشه ی شفاف خوب است، ...
دختر
عربی، یونانی محمد صدیق
ترکیب دو اسم محمد و صدیق ( ستوده و راستگو )، از نام های مرکب، ا محمّد و صدیق
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد سام
ترکیب دو اسم محمد و سام ( ستوده و از شخصیت های شاهنامه )، از نام های مرکب، محمّد و سام
پسر
فارسی، عربی، اوستایی
مذهبی و قرآنی عامر
آباد کننده، معمور، آبادان، بسیار عمر کننده، بسیار عمر کننده [تفألاً فرزندان خود را به این نام موسوم ...
پسر
عربی سعدیه
منسوب به سعد، ( به مجاز ) سعادتمند و خوشبخت، مج ( سعد، ایّه/iyyeـ/ ( پسوند نسب ) )، سعد، ( اَعلام ) ...
دختر
عربی گلاله
موی مجعد و پیچیده، کلاله، ( = کلاله )، مو و کاکل مجعد و پیچیده، نوعی پیراهن، قمیص، نوعی پیراهن که د ...
دختر
فارسی، عربی مکیه
منسوب به مکه، اهل مکه، ( مؤنث مکی )، مربوط یا متعلق به مکه، ( اَعلام ) سوره هایی از قرآن مجید که در ...
دختر
عربی غلام محمد
ترکیب دو اسم غلام و محمد ( ارادتمند و ستوده )، [غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار، محمّد]، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالرزاق
بنده پروردگار روزی دهنده، بنده ی خدای روزی دهنده، ( اَعلام ) ) عبدالرزاق باشتینی: نخستین امیر سربدا ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی صفا
صمیمیت، یکرنگی، پاکی، داشتن رفتار و کرداری همراه با دوستی و صمیمیت، خلوص و صمیمیت، ( اَعلام ) نام ج ...
دختر، پسر
عربی
هنری هیبت الله
شکوه و بزرگی خداوند، ( نشانِ ) شکوه و بزرگی خدا، شکوه و جلال خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عالمه
دانا، دانشمند، آگاه، بانوی دانشمند
دختر
عربی امل
امید، آرزو، ( در قدیم ) امید و آرزو، به فتح الف
دختر
عربی علویه
منسوب به علی، شریف، آنچه که مرتفع باشد، آنچه که شریف باشد، کسی که از اولاد علی ابن ابی طالب ( ع ) ب ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی بهلول
مرد خنده روی، نیکو روی، نیکوکار، ساده دل، به معنای مرد خنده رو، مهتر نیکو روی، جامع همه ی خیرات، ( ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن حفصه
اسد، شیر، ( اَعلام ) دختر عمر بن خطاب و همسر پیامبر اسلام ( ص )، ( در اعلام ) دختر عمر بن خطاب و هم ...
دختر
عربی
تاریخی و کهن ابوالفتح
پدر فتح، پدرِ فتح، ( اَعلام ) ابوالفتح خان زند: شاه ایران [، قمری] از سلسله ی زند، پسرِ کریمخان زند
پسر
عربی
تاریخی و کهن عمار
با ایمان، بردبار، با وقار، استوار، مرد با ایمان، ثابت و استوار، صاحب حلم و وقار، ( اَعلام ) ) عمار ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی، تاریخی و کهن ابتسام
تبسم، لبخند زدن، تبسم کردن، لب خند
دختر
عربی فائقه
برگزیده، عالی، سرآمد در زیبایی، برتر، زنی که از حیث جمال بر همگان برتری داشته باشد، فایقه
دختر
عربی طلیعه
ظاهر شدن، پیشرو، سپیده، ( به مجاز )، طلایه، طلایه طلایه
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی خضر
نام یکی از پیامبران، ( اَعلام ) ) پیامبری که بنا به روایات با شستشو در چشمه ی آب حیات عمر جاودان یا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نوریه
روشن و درخشان، ( به مجاز ) زیبارو، ( نور، ایه/، iyye/ ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نور، ( عربی ) ( نو ...
دختر
عربی خلف
جانشین، فرزند صالح، شایسته، صالح، ( به مجاز ) پیروی کننده از پدر در اخلاق و کردار، ( در قدیم ) فرزند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی نارین
منسوب به نار، آتش، ( به مجاز ) زیبارو و سرخ رنگ مثل دانه انار، ( نار، ین ( پسوند نسبت ) )، ( به مجا ...
دختر
فارسی، عربی
طبیعت طیب
پاک، پاکیزه، نیکو، مطهر، ( در قدیم ) آنچه پاک و مطبوع است
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالجلیل
بنده خداوند بزرگوار و والا، بنده ی خدای بزرگوار، ( اَعلام ) عبدالجلیل نصیرالدین ابوالرشید رازی دانش ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی هاله
حلقه نورانی و رنگی اطراف ماه یا خورشید، خرمن ماه، ( در نجوم ) حلقه ی نورانی سفید یا رنگی که گاهی گِ ...
دختر
عربی، یونانی
طبیعت، کهکشانی امیر حمزه
ترکیب دو اسم امیر و حمزه ( پادشاه و شیر بیشه )، از نام های مرکب، ( امیر و حمزه )
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی ماجد
دارای مجد و بزرگی، بزرگوار، بخشنده، از نامهای خداوند
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سالم
بی عیب، درست، تندرست، منزه، فاقد بیماری جسمی یا روحی، بدون عیب یا خرابی، بدون آلودگی، ( به مجاز ) م ...
پسر
عربی کامل
بی عیب و نقص، ( به مجاز ) فاضل و دانا، ( عربی )، آن که یا آنچه ویژگی های لازم را دارا است و کم و کا ...
پسر
عربی صبیحه
مونث صبیح، زیبا و شاد، خندان و خوشحال، ( مؤنث صَبیح )، صَبیح
دختر
عربی صدری
منسوب به صدر، سینه، بالا، پیشوا، بزرگ، ( صدر، ی ( پسوند نسبت ) )، مربوط به صدر ( سینه )، م صدر، ( د ...
دختر
فارسی، عربی
هنری علی حسن
ترکیب دو اسم علی و حسن ( بلندمرتبه و نیکو )، از نام های مرکب، ( علی و حسن )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی سعدی
فرخندگی، خجستگی، مبارکی، ( در قدیم ) سعد بودن، ( اَعلام ) سعدی [حدود، قمری] تخلّص و شهرت مشرف الدین ...
پسر
فارسی، عربی
تاریخی و کهن آفاق
عالم، گیتی، جهان، کرانه های آسمان، جمع افق، اطراف، ( به مجاز ) عالم ظاهر، جهان ماده، ( در قدیم ) ( ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی آیه
نشانه، معجزه، دلیل، نشان، حجت، برهان، اعجوبه، عجیبه، ن، ک، آیت، عجیبه + ن ک آیت، هر یک از پاره های ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی سوده
زن بزرگوار، ساییده، ساییده شده، ( اَعلام ) [قرن اول هجری] نام دختر زمعه ابن قیس ابن عبد شمس، از همس ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی عنایت
مهربانی، لطف، ( عربی )، توجه به کسی همراه با مهربانی، نیکی، احسان، کمک، یاری، ( در تصوف ) توجه خاص ...
پسر
فارسی، عربی میثاق
عهد و پیمان، پیمان و عهد
پسر
عربی فضیله
برتری در دانش، هنر و اخلاق، فضیلت، ( = فضیلت )، فضل، ارزش و اهمیت، شرف، ( در قدیم ) در علم اخلاق، و ...
دختر
عربی مبارکه
مؤنث مبارک، خوش یمن، خجسته، فرخنده، از نام های حضرت فاطمه ( س )، ( مؤنث مبارک )، مبارک، از نامهای ف ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی ملاحت
با نمک، خوشایند، دوست داشتنی، حالتی در چهره که شخص را دوست داشتنی می نماید، نمکین بودن، با نمک بودن ...
دختر
عربی فرحان
شاد، مسرور، خوشحال، شادان، خندان
پسر
عربی محمد امیر
ترکیب دو اسم محمد و امیر ( ستوده و فرمانروا )، از نام های مرکب، ا محمّد و امیر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرهوشنگ
ترکیب دو اسم امیر و هوشنگ ( فرمانروا و خردمند )، از نام های مرکب، امیر و هوشنگ
پسر
فارسی، عربی سمیر
داستان پرداز، قصه گو
پسر
عربی طه
طاها، نام سوره ٔ بیستم قرآن کریم، نام پیامبر اسلام ( ص )، ( = طاها ) ( اَعلام ) ) بیستمین سوره از ق ...
پسر
عربی، فارسی
مذهبی و قرآنی محمد نقی
ترکیب دو اسم محمد و نقی ( ستوده و پاک )، از نام های مرکب، ا محمّد و نقی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرپارسا
ترکیب دو اسم امیر و پارسا ( فرمانروا و پرهیزکار )، امیر پرهیزگار، پادشاه زاهد و متقی، حاکم دانشمند، ...
پسر
فارسی، عربی محمد هاشم
ترکیب دو اسم محمد و هاشم ( ستوده و خرد کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و هاشم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی