اسم - صفحه 20

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

رامینا/rāminā/

منسوب به رامین، دختر خوشحال و با نشاط، ( رامین، الف ( نسبت ) )، دخترِ طربناک، ( رامین + الف ( نسبت ...


دختر

فارسی، آشوری
پری سیما/p.-simā/

فرشته رو، زیبا مثل پری، ( به مجاز ) زیباروی، ( = پری چهر )، پری ( فارسی ) + سیما ( عربی ) پریچهره، ...


دختر

فارسی، عربی
امین علی/a.-ali/

ترکیب دو اسم امین و علی ( امانتدار و بلندقدر )، بلند قدر و بزرگ و شریف، درستکار و امانتدار، علیِ در ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
جهاد/ja(e)hād/

در راه دین جنگیدن، مبارزه، کوشیدن، تلاش، پیکار


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رامبد/rāmbod/

نگهبان آرامش، آرامش دهنده، ( رام، بد /، bod/ ( پسوند نگهبان و مسئول ) )، رئیس رامشگران، ( رام + بد ...


پسر

فارسی
قیس/qays/

با خودنمائی و برازندگی راه رفتن، اندازه کردن، سختی، چیزی را به چیزی قیاس و اندازه نمودن، ( اَعلام ) ...


پسر

عربی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
باهره/bāhere/

روشن، آشکار، درخشان، تابان، مشهور، ( مؤنث باهر )، باهر


دختر

عربی
افلاطون/aflātun/

نام فیلسوف معروف یونان، شاگرد سقراط و معلم ارسطو، ( اَعلام ) فیلسوف یونانی [حدود، پیش از میلاد] شاگ ...


پسر

یونانی

تاریخی و کهن
هونیا/hu niyā/

دارای نیای خوب، نیکوتبار، نیک نژاد، ( هو = خوب، نیا )، ( در پهلوی ) ( = هونیاک ) به معنی خوب نیا، د ...


دختر

فارسی، کردی
سلوی/salvi/

مریم گلی، نام گیاهی معطر و دارویی است که گل هایی به رنگ آبیِ مایل به بنفش دارد، ( در گیاهی )، گیاهی ...


دختر

عربی

طبیعت، گل
یوسف رضا/y.-rezā/

ترکیب دو اسم یوسف و رضا ( خواهد افزود و خشنود )، از نام های مرکب، یوسف و رضا


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
محمد پوریا/m.-puryā/

ترکیب دو اسم محمد و پوریا ( ستوده و بسیار دارنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و پوریا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
نیک زاد/n.-zād/

پاک نژاد، زاده نیکی ها، پاک سرشت، پاک گوهر


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
محمد نیکان/m.-nikān/

ترکیب دو اسم محمد و نیکان ( ستوده و نیک )، از نام های مرکب، ا محمّد و نیکان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
آلینا/ālinā/

زیبا و سرخ روی


دختر

فارسی
یاشا/yāšā/

زنده باد، آفرین، زنده باشی، به معنی زنده باد!، آفرین!


پسر

ترکی
جنید/jonaid/

سرباز، به معنای سرباز و لشکری، ( اَعلام ) ) جنید بغدادی [قرن هجری] عارف و عالم دینی که پیشوا و مقتد ...


پسر

عربی
وفادار/vafā dār/

با وفا، آن که یا آنچه به تعهد، دوستی و عشق پای بند باشد


پسر

فارسی، عربی
دیدار/didār/

ملاقات، دیدن یکدیگر، دیدن، مشاهده، ( به مجاز ) چهره، روی و چشم، صورت


پسر، دختر

فارسی

تاریخی و کهن
حسیب/hasib/

بزرگوار، از اسامی خداوند، ( در قدیم ) دارای فضل و کمال اکتسابی یا ذاتی، آن که دارای حسب و نسب است


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
هیربد/hirbad/

آموزگار، معلم، شاگرد، آموزنده، پیشوای دینی در دین زرتشتی، رئیس آتشکده، ( اَعلام ) نام دانایی پاکدل ...


پسر

فارسی، اوستایی
کاووس/kāvus/

از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر کیقباد پادشاه کیانی، ( = کیکاووس )، کیکاووس


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
ممتاز/momtāz/

برتر، برجسته، عالی، خوب، برگزیده، دارای امتیاز، مرغوب، مشخص، جدا، متمایز، ( در قدیم ) مشهور


دختر

عربی
محمد عامر/m.-āmer/

ترکیب دو اسم محمد و عامر ( ستوده و آباد کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و عامر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
روژمان/ružmān/

روشن مانند روز، کسی که دارای فکر باز و اندیشه روشن است، مانند روز، اندیشه چون روز، ( به مجاز ) اندی ...


پسر

کردی
یاسمینا/yāsaminā/

منسوب به یاسمین، گلی خوشبو، ( یاسمین، ا ( پسوند نسبت ) ) منسوب به یاسمین، یاسمین و یاسمن، یاس و مین ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
پریان/pariyān/

منسوب به پری، فرشتگان، ( به مجاز ) زیبا، پری ها


دختر

فارسی
جانا/jānā/

خطاب به کسی که مانند جان عزیز باشد، ای جان، ای عزیز، عزیزا، محبوبا


دختر

فارسی
فرنود/farnud/

برهان و دلیل، [از برساخته های دساتیر ـ برهان چ معین]، برهان، دلیل


پسر

فارسی
مدثر/moddasser/

جامه در سر کشیده، سوره ی هفتاد و چهام از قرآن کریم، ( اَعلام ) سوره ی هفتاد و چهام از قرآن کریم دار ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شفیع محمد/š.-mohammad/

ترکیب دو اسم شفیع و محمد ( شفاعت کننده و ستوده )، از نام های مرکب، شفیع و محمّد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
افروزه/afruze/

افروز، شهاب، تابان و سوزاننده، آنچه بدان آتش گیرانند، آتش گیره


دختر

فارسی
شبیر/šobayr/

شیر کوچک، پیامبر اسلام ( ص ) امام حسین ( ع ) را در کودکی شبَیر می خواند، ( تصغیر شبر )، به معنی شیر ...


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
ارشک/arašk/

شاه سلسله ی هخامنشی، پسر و جانشین اردشیر سوم، مؤسس خاندان اشکانی، بزرگ مرد، ( اَعلام ) ) شاه سلسله ...


پسر

فارسی، پارتی

تاریخی و کهن
روح الدین/ruhoddin/

روح و روان دین، روان دین، آن که روح دین است


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
مصلح/mosleh/

آن که با خیر اندیشی و نیکوکاری به مردم کمک می کند و مشکلات آنها را برطرف می سازد، در مقابلِ مفسد، آ ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالفتاح/abdolfttāh/

بنده پروردگار گشاینده دشواری ها، بنده ی خدای گشاینده، ( عربی ) بنده ی گشاینده ( خدای )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ساعده/sā‛ede/

آبراهه، ( مفرد سواعد ) شاخه فرعی، شاخابه، مجاری آب که به رودخانه یا دریا می ریزد، مجاری شیر در پستا ...


دختر

عربی

طبیعت
دالیا/dāliā/

گل کوکب، نوعی از گلِ کوکب، نام گلی است


دختر

فارسی

طبیعت، گل
موعود/mo(w)eud/

وعده داده شده، وعده داده شده یا از پیش تعیین شده


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ابتهاج/ebtehāj/

شادمانی، شادی، خوش و خرم، شادن شدن، خوشی


دختر، پسر

عربی
محمد آیین/m.-āyin , ā’in/

ترکیب دو اسم محمد و آیین ( ستوده و رسم )، از نام های مرکب، ا محمّد و آیین ( آئین )


پسر

عربی، پهلوی

مذهبی و قرآنی
فخرالزمان/faxrozzamān/

شخص برجسته و مایه مباهات در زمان خود، شخص برجسته، گزیده، و مایه ی مباهات در زمان خود، گزیده که مایه ...


دختر

عربی
بارمان/bārmān/

شخص محترم و لایق دارای روح بزرگ، شخص محترم و لایقِ دارای روح بزرگ، ( اَعلام ) ) از سرداران تورانی د ...


پسر

کردی، فارسی

تاریخی و کهن
محمد کیا/m.-kiyā/

ترکیب دو اسم محمد و کیا ( ستوده و پادشاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیا، کسی که در عظمت و بزرگی ...


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
امیرکسرا/a.-kasrā/

ترکیب دو اسم امیر و کسرا ( فرمانروا و خسرو )، از نام های مرکب، امیر و کسری


پسر

فارسی، عربی
علی مرتضی/a.- mortezā/

ترکیب دو اسم علی و مرتضی ( بلندمرتبه و برگزیده )، از نام های مرکب، علی و مرتضی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد نیما/m.-nimā/

ترکیب دو اسم محمد و نیما ( ستوده و نامور )، از نام های مرکب، ا محمّد و نیما


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد عادل/m.-ādel/

ترکیب دو اسم محمد و عادل ( ستوده و دادگر )، از نام های مرکب، ا محمّد و عادل


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فرهمند/farremand/

دارای شکوه و وقار، ( به مجاز ) خردمند و دانا، نورانی و با شکوه، دارای فر، دارای شکوه و نور خیره کنن ...


پسر

فارسی
پریچهره/p.-čehre/

آن که چهره ای زیبا چون پری دارد، زیبا رو، ( = پری چهر )


دختر

فارسی
آرشاویر/āršāvir/

مرد مقدس، نام هفتمین پادشاه اشکانی، مرد نرمنش، ( اَعلام ) هفتمین پادشاه اشکانی ایران که شاید همان ف ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
گلریز/golriz/

دارای نقش گل به ویژه گل سرخ، گل ریختن بر جایی یا بر سر و پای کسی، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در د ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل، هنری
آمین/āmin/

برآور، بپذیر، اجابت کن، از نام های خداوند، از نامهای خداوند جل شأنه، [معمولاً پس از دعا بر زبان می ...


پسر، دختر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
ساکو/sāko/

کوه بدون گیاه، ساده و بی آلایش، یکسان و یکنواخت، در بین کردهای ایران این اسم مرسوم است


پسر

کردی

طبیعت
کارینا/kārinā/

چهارمین سرزمین از سرزمین های تابعه ی پارت، ( اَعلام ) چهارمین سرزمین از سرزمین های تابعه ی پارت که ...


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن
دانیار/dānyār/

دارنده ی دانش و آگاهی، [ ( دان ( بن مضارع ) = دانستن ) ( به مجاز ) آگاهی و دانش، یار ( پسوند دارندگ ...


پسر

فارسی
ثناءالله/sanā’ollāh/

ستایش خدا، ثنای خدا


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
تامارا/tāmārā/

درخت خرما، نام همسر یهودا ( چهارمین پسر حضرت یعقوب ( ع ) )، ( اَعلام ) نام عروس یهودا [چهارمین پسر ...


دختر

عبری، آشوری

مذهبی و قرآنی، طبیعت
همیلا/hamilā/

نام یکی از شخصیت های زن در داستان «خسرو و شیرین» نظامی، ( اَعلام ) نام یکی از ندیمه های شیرین در خس ...


دختر

فارسی
باسم/bāsem/

تبسم کننده، خوش رو، ( در قدیم )، شکر


پسر

عربی
فائز/fā’ez/

رهایی یابنده، رستگار شونده، رستگار، پیروز، ( در قدیم ) نایل، پیروزی یابنده، فایز


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آرسان/ārsān/

نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، ( اعلام ) نام پسر اردشیر که از زنان غیر عقدی وی بود


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
امیرفاضل/a.-fāzel/

ترکیب دو اسم امیر و فاضل ( پادشاه و دارای فضیلت و برتری )، از نام های مرکب، ی امیر و فاضل


پسر

عربی
سنبل/sonbol/

نام گلی خوش بو، ( در گیاهی ) گلِ خوشه ای بلند، به هم فشرده و معطر به رنگهای قرمز، آبی، سفید و زرد، ...


دختر

عربی، فارسی

طبیعت، گل
ثمره/samare/

میوه، ( به مجاز ) نتیجه و حاصل، حاصل، نتیجه


دختر

عربی

طبیعت
سمر/samar/

افسانه، داستان، ( به مجاز ) مشهور، ( در قدیم ) حکایت، ( به مجاز ) مشهور و گفتار و سخن


دختر

عربی
شهد/šahd/

ماده ی قندی مذاب یا مایع، عسل، شیرینی، عصاره ی میوه که بر اثر جوشیدن غلیظ شده است، ( در قدیم ) ( به ...


دختر

عربی
محمد مسیح/m.-masih/

ترکیب دو اسم محمد و مسیح ( ستوده و لقب حضرت عیسی ( ع ) )، از نام های مرکب، ا محمّد و مسیح


پسر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
منتظر/montazer/

چشم به راه، آن که در حال صبر کردن برای آمدن کسی یا انجام یافتن کاری یا روی دادنِ اتفاقی است، ( در ح ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
اکرام/ekrām/

بزرگداشت، احترام کردن، گرامی داشتن، احسان، حرمت، از واژه های قرآنی


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
ژوبین/žobin/

نوعی نیزه کوچک با سر دو شاخه و نوک تیز، نام پسر پیران، ژوپین، زوبین، نیزه ی کوچک که در جنگهای قدیم ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
محمد مهراد/m.-mehrād/

ترکیب دو اسم محمد و مهراد ( ستوده و جوانمرد )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهراد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
دلناز/del nāz/

نوازشِ دل، دلنواز، مایه نوازش و آرامش دل، موجب فخر و مباهات دل، زیبا، ( دل، ناز = نوازش )، ( دل + ن ...


دختر

فارسی
فرگل/far gol/

دارای شکوه و زیبایی گل، نوعی پیراهن [برخاسته از فرنگ] که خوشایند و زیبنده و شکوه افزا بوده ( است )


دختر

فارسی

گل
بیریوان/birivān/

بانویی که در شیردوشگاه شیر گوسفندان را می دوشد، شیردوش، زن یا دختری که در شیردوشگاه شیر گوسفندان را ...


دختر

کردی
قوام/qavām/

استواری، استحکام


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آیشین/āy šin/

مانند ماه، ماهوار، ( به مجاز ) زیبا، به معنی مثل و مانند ماه و ماهوار، شبیه ماه


دختر

ترکی

کهکشانی
محمد ارشیا/m.-aršiyā/

ترکیب دو اسم محمد و ارشیا ( ستوده و تخت پادشاهی )، از نام های مرکب، ا محمّد و ارشیا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
امیر همایون/a.-homāyun/

ترکیب دو اسم امیر و همایون ( فرمانروا و خجسته )، امیر فرخنده و خجسته، پادشاه و حاکمی که دارای تاثیر ...


پسر

فارسی، عربی
اردیبهشت/'ordibeheSt/

نام دومین ماه از سال خورشیدی، نام سومین روز از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام فرشته ای که نماینده پ ...


دختر

فارسی

طبیعت
دلیر/dalir/

شجاع، دارای جرأت و جسارت، ( در قدیم ) گستاخ، بی پروا


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
محب/moheb(b)/

دوستدار، ( در قدیم ) محبت ورزنده به کسی یا به چیزی، دوست دارنده، ( در تصوف ) دوستدار خداوند، سالک


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد اویس/m.-oveys/

ترکیب دو اسم محمد و اویس ( ستوده و یکی از صحابه پیامبر )، از نام های مرکب، ا محمّد و اویس


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ثامر/sāmer/

مثمر، میوه دهنده، میوه دار، ثمردهنده


پسر

عربی

طبیعت
فرین/farin/

( به مجاز ) دارای شکوه و جلال، با شکوه، ( فر= شکوه و جلال، ین ( پسوند نسبت ) )، تابه ای از سفال برا ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
غالب/qāleb/

غلبه کننده بر دیگری در جنگ، فاتح، پیروز، مسلط، چیره، ( اَعلام ) ) نام هشتمین جدّ پیامبر اسلام ( ص ) ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
اورنگ/o (w) rang/

تخت پادشاهی، ( به مجاز ) فر و شکوه، ( در قدیم ) تخت و سریر ( پادشاهی )، ( به مجاز ) فر، شأن، شکوه، ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
محمد یاشار/m.-yāšār/

ترکیب دو اسم محمد و یاشار ( ستوده و جاویدان )، از نام های مرکب، ا محمّد و یاشار


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
محمد کمیل/m.-komeyl/

ترکیب دو اسم محمد و کمیل ( ستوده و کامل )، از نام های مرکب، ا محمّد و کمیل


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
الوان/alvān/

رنگ ها، نوع ها، رنگارنگ، رنگین، ( در قدیم ) گوناگون، گونه گون، ( در قدیم ) اقسام، انواع، ( اَعلام ) ...


دختر

عربی
علی سام/a.-sām/

ترکیب دو اسم علی و سام ( بلندقدر و شخصیتهای شاهنامه )، از نام های مرکب، علی و سام


پسر

عربی، اوستایی

مذهبی و قرآنی
محمد خالد/m.-khāled/

ترکیب دو اسم محمد و خالد ( ستوده و جاودان )، از نام های مرکب، ا محمّد و خالد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
موید/mo’ayyed/

تأیید کننده، ( اَعلام ) مؤید بلخی: ( = ابوالمؤید بلخی ) [قرن هجری] شاعر و نویسنده ی ایرانی دوره ی س ...


پسر

عربی
توران دخت/t.-dokht/

دختر توران، نام دختر خسرو پرویز، ( توران، دخت = دختر )، دختر تورانی، ( اَعلام ) نام دختر خسرو پرویز ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
ارشین/aršin/

دوست ترین، دوست داشتنی، نام یکی از شاهدخت های با درایت هخامنشی، ( اَعلام ) نام یکی از شاهدخت های هخ ...


دختر، پسر

فارسی

تاریخی و کهن
ثامن/sāmen/

هشتم، هشتمین، ثامن الائمه امام رضا ( ع )، [این نام به اعتبار ثامن الائمه، امام هشتم شیعیان، علی بن ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عابس/ābes/

( به مجاز ) شجاع و بی باک، نام یکی از یاران امام حسین ( ع )، عبوس، اخمو، ترشروی، ( اعلام ) ) عابس م ...


پسر

عربی
سرفراز/sarfarāz/

سر افراز، سربلند، با عزت، بلند مرتبه، ( مخففِ سر افراز )


پسر

فارسی
شاداب/šādāb/

با طراوت، تازه، شاد، مسرور، شادان


دختر

فارسی



انتخاب نوع اسم

انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها