اسم - صفحه 19
دارنده و همراه ماه، زیبا روی، ایل زیبا، ( آی = ماه، گین = جزء پسین بعضی از کلمه های مرکّب به معنی د ...
دختر
ترکی، کردی، فارسی
کهکشانی لطافت
لطیف بودن، نرمی، طراوت و زیبایی، مهربانی، ظریف، لطف، رأفت، ظریف و حساس بودن، ( در قدیم ) ( به مجاز ...
دختر
عربی لینا
مهربان تر، خوشخوتر، ( مؤنث الین )، نرم تر، لینا نام روسی است به معنای دریا است و سه دریا است در روس ...
دختر
عربی، انگلیسی
مذهبی و قرآنی کیاشا
حاکم، سلطان، فرمانروا، شاهنشاه، پادشاه، ( کیا = پادشاه، والی، شا = مخفف شاه )، والی + شا = مخفف شاه ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن حسیبا
دختر با اصل و نسب، پاک نژاد، پاکزاد و اصیل، ( حَسِیب = پاک نژاد، پاکزاد، اصیل، ا ( پسوند نسبت ) )، ...
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی گشین
زیبا و دوست داشتنی، ( گش = خوب، خوش، با ناز راه رفتن، ین ( پسوند نسبت ) )
دختر
کردی لاچین
شاهین شکاری، شاهین سفید، باز شکاری
دختر
ترکی
پرنده، تاریخی و کهن عبدالمنان
بنده ی خدای نیکی کننده و نعمت دهنده
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آرشان
مرد، نام پسر اردشیر دوم پادشاه هخامنشی، به معنی نر
پسر
فارسی
تاریخی و کهن محمد یزدان
ترکیب دو اسم محمد و یزدان ( ستوده و خداوند )، از نام های مرکب، ا محمّد و یزدان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی صمصام
شمشیر تیز و محکم، شمشیری که خم نگردد، شمشیر برّان
پسر
عربی مهیسا
مهسا، مانند ماه، زیبارو، ( مَهی، سا ( پسوند شباهت ) ) ( = مهسا )، ش مَهسا
دختر
فارسی آلاله
شقایق، لاله، ( در گیاهی ) گیاهی است از تیره ی آلاله ها، لاله ی نعمان، لاله ی قرمز، گلی به رنگ زرد س ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل سلاله
فرزند، نسل، نطفه
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد دانیال
ترکیب دو اسم محمد و دانیال ( ستوده و قضاوت خدا )، از نام های مرکب، ا محمّد و دانیال
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی دلنواز
آرامش بخش، مهربان و دلسوز، محبوب و معشوق، ( به مجاز ) مایه ی آرامش دل، ( در قدیم ) نوازشگر، نام یکی ...
دختر
فارسی مهکامه
دارای کام و آرزویی چون ماه روشن و پیدا، ( مَهکام، ه ( پسوندنسبت ) )، منسوب به مهکام، ( به مجاز ) آر ...
دختر
فارسی نوح
نام یکی از پیامبران الهی، نام سوره هفتاد و یکم قرآن کریم، ( در عبری ) به معنی راحت است، ( اَعلام ) ...
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی، تاریخی و کهن سارای
ساره، سارا، ماه زرد، ماه شب چهارده، ( = ساره و سارا )، ساره و سارا، مرکب از ساره ( زرد ) + آی ( ماه ...
دختر
ترکی، عبری محمد میلاد
ترکیب دو اسم محمد و میلاد ( ستوده و تولد )، از نام های مرکب، ا محمّد و میلاد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی مهرگان
منسوب به ماه مهر، مهربانی، ( به مجاز ) پاییز، نام جشن روز شانزدهم ماه مهر، جشنی که در ایران قدیم در ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن، هنری شیبا
شیوا، آشفته، شیفته، ( = شیوا )، شیوا آشفته، پریشان
دختر
فارسی آدینه
روز جمعه، آخرین روز هفته، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند آدینه م ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن نشاط
شادی، خوشی، سرزندگی، شوق، ( در قدیم ) میل، عزم
دختر، پسر
عربی علی صالح
ترکیب دو اسم علی و صالح ( بلند قدر و نیکوکار )، از نام های مرکب، علی و صالح
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی شاهد
گواه، ( به مجاز ) محبوب، خدای تعالی، عالی، حاضر، مرد خوبروی، ( در تصوف ) خداوند به اعتبار ظهور و حض ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آیرین
آگرین، آتشین، آذرین، بسیار شجاع و پرکار، آهرین
دختر
کردی، فارسی حسانه
بانوی زیباروی، دختر نیکو، زن بسیار نیکو، ( اَعلام ) از صحابیات و از دوستان نزدیک حضرت خدیجه کبری ( ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی طراوت
تر و تازگی، ( در قدیم ) ( به مجاز ) سامان و رونق
دختر
عربی علی سا
مانند علی، علی وار، ( علی، سا ( پسوند شباهت ) )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی امیر سعید
ترکیب دو اسم امیر و سعید ( پادشاه و سعادتمند )، امیر سعادتمند، حاکم باسعادت، پادشاه نیک بخت
پسر
عربی
تاریخی و کهن جنان
بهشت، باغ ها، دل، قلب، ( اَعلام ) نام یکی از زنان شاعره عرب از عباسیان
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی نصرالدین
موجب پیروزی دین، یاور و مدد کار دین و آئین، ( اَعلام ) نام بسیاری از مشاهیر در تاریخ از جمله ملانصر ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی ظهیر
پشتیبان، یاور، ( اَعلام ) ظهیر فاریابی: [قرنِ هجری] مشهور به ظهیرالدین طاهر ابن محمّد شاعر معروفِ ا ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی میهن
خانه، خانمان، قبیله، وطن، زادگاه، کشوری که در آن شخص به دنیا آمده و تابعیت دولت آن را دارد، موطن
دختر
فارسی هیفا
زن کمر باریک
دختر
عربی نازنین مریم
ترکیب دو اسم نازنین و مریم ( بسیار دوست داشتنی و زن پارسا )، مریم دوست داشتنی، مریم عزیز و گرامی، م ...
دختر
فارسی، عبری پارلا
درخشنده و نورانی، به معنی درخشنده و نورانی
دختر
ترکی خلود
همیشه باقی ماندن، جاودانگی
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی نهضت
جنبش، حرکت، عزیمت
دختر
عربی انتصار
کمک کردن، یاری یافتن، نصرت یافتن، پیروزی یافتن، ( در قدیم ) یاری دادن، داد ستدن
دختر
عربی پولاد
فولاد، نام پهلوانی در زمان کیقباد، ( = فولاد )، نام چند تن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام یکی از ف ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن درین
مانند در و گوهر، ( به مجاز ) گران بها و ارزشمند، ( در، ین ( پسوند نسبت ) )، از در، ساخته شده از در، ...
دختر
فارسی، عربی نوید رضا
ترکیب دو اسم نوید و رضا ( مژده و خشنود )، از نام های مرکب، م نوید و رضا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی بهشاد
بهترین شادی، نیکوی شاد، مرکب از به ( بهتر یا خوب ) + شاد
پسر
فارسی نبیه
شریف، بزرگوار، آگاه، هوشیار
دختر
عربی
تاریخی و کهن ستوده
آن که او را ستوده اند، ستایش شده، ( صفت مفعولی از ستودن )
دختر
فارسی شهنام
بزرگ نام و دارنده ی نامِ شاهانه، ( به مجاز ) نیکنام، نکونام، دارای نام شاهانه
پسر
فارسی
تاریخی و کهن مبارک
دارای برکت و خیر و خوشی، خوش یمن، خجسته، فرخنده، دارای آثار یا تأثیرات خوب
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی شاهده
منسوب به شاهد، زیبارو، ( به مجاز ) محبوب و معشوق
دختر
عربی سایا
یکرنگ، بی ریا، ساینده، در ترکی یک رنگ و بی ریا و در فارسی به معنای ساینده است
دختر
ترکی، فارسی امیرپاشا
ترکیب دو اسم امیر و پاشا ( فرمانروا و بزرگ )، از نام های مرکب امیر و پاشا
پسر
فارسی، عربی زید
رشد، فزونی، ( اَعلام ) زید ابن علی: [قرن هجری] فرزند امام زین العابدین ( ع ) و برادر امام محمّد باق ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی نیهاد
نهاد، سرشت، طبیعت، ضمیر، دل، بنیاد، آئین، مقام، جایگاه، ( = نهاد )، ضمیر دل، اساس، قاعده، مقام و جا ...
پسر
کردی گشتاسب
دارنده ی اسب آماده، نام پدر داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی، ( اَعلام ) نام پسر لهراسب پادشاه کیان که خو ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن امیرشایان
ترکیب دو اسم امیر و شایان ( پادشاه و شایسته )، پادشاه و امیر لایق و شایسته، حاکم و سردار در خور و س ...
پسر
فارسی، عربی مصدق
تصدیق کننده، گواهی دهنده راستی، گواهی دهنده به درستی کسی یا چیزی، ( در حقوق ) آن که از طرف اصحاب دع ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی آیتن
ماه بدن، ماه پیکر، برابر با ماه، ( به مجاز ) زیبارو، به معنی ماه بدن، آی ( ترکی ) + تن ( فارسی ) مه ...
دختر
ترکی، فارسی
کهکشانی نکیسا
نام موسیقیدان مشهور در زمان خسرو پرویز پادشاه ساسانی، ( = نگیسا ) ( اَعلام ) [قرن میلادی] نام یکی ا ...
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن گل بوته
گل، ( به مجاز ) محبوب و معشوق، ( به مجاز ) خوب و دوست داشتنی، گل و بته، بوته گل
دختر
فارسی
طبیعت، گل دنا
نام قله ای معروف از رشته کوه های زاگرس در استان فارس، ( اَعلام ) ) قسمتی از کوهستان شمال غربی فارس ...
دختر
فارسی
طبیعت موحد
آن که به یگانگی خداوند ایمان دارد، یگانه پرست، یکتا پرست
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی آرمینه
منسوب به آرمین، ( آرمین، ه/، e/ ( پسوند نسبت ) )، ( آرمین + ه/، منسوب به آرمین آرمین، ارمنی، دختر ا ...
دختر
فارسی، ارمنی محمد نصیر
ترکیب دو اسم محمد و نصیر ( ستوده و یاور )، از نام های مرکب، ا محمّد و نصیر، ( اَعلام ) محمّدنصیر حس ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عاصم
نگه دارنده، محافظ، بازدارنده، نام یکی از یاران امام کاظم ( ع )، منع کننده، ( اَعلام ) ) یکی از قراء ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی جهاندار
خداوند، نگهبان جهان، پادشاه، ( به مجاز ) بزرگ و قدرتمند، جهان دارنده، مدبرِ امور جهان، ( اَعلام ) ش ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن مزدک
آورنده آیین مزدکی در زمان پادشاهی قباد که به دستور انوشیروان او و پیروانش را کشتند، ( = مژدک ) ( اَ ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن نونا
ماه اسفند، نان، نام مادر حضرت ابراهیم ( ع )، ( در کلدانی ) برج حوت [برابر با اسفند]، ( اَعلام ) نام ...
دختر
عبری، سریانی
مذهبی و قرآنی امیرسبحان
ترکیب دو اسم امیر و سبحان ( پادشاه و پاک )، امیر و پادشاه پاک و منزه
پسر
عربی شجاع الدین
شجاع و دلیر در راه دین، ( اَعلام ) ) شجاع الدین خورشید لر: نخستین اتابک [حدود، قمری] و بنیانگذار سل ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی تیدا
دختر خورشید، زاییده خورشید، آفریده ی درخشان، دختر زیبارو، ( تی در پهلوی به معنی خورشید، فروغ، بخشند ...
دختر
اوستایی، پهلوی منال
مال، دارایی، ملک، ثروت، درآمد، مِلک، مداخل، رسیدن، دست یافتن، همچنین یکی از توابع شهرستان قیر و کار ...
دختر
عربی انوشه
جاویدان، شادمان، خوشحال، از شخصیتهای شاهنامه، جاوید، باقی، پایدار، ( در حالت قیدی ) به طور همیشگی، ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن مادیار
یاور و کمک کننده مادر، ( ماد = مادر، یار = کمک کننده، یاور، مددکار ) یاور و کمک کننده مادر، مددکار ...
پسر
فارسی امیر منصــور
ترکیب دو اسم امیر و منصور ( پادشاه و پیروز )، امیر و پادشاه مظفر و پیروز، فرمانده ی فاتح و کامکار
پسر
عربی عبدالمتین
بنده ی خدای خردمند و با وقار، بنده ی خدای دارای متانت، ( متین از نام های خداوند )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی حمود
ستوده و پسندیده، حمد کننده، بسیار سپاسگزار پروردگار
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی امیرارشیا
ترکیب دو اسم امیر و ارشیا ( پادشاه و تخت و اورنگ پادشاهان )، حاکم و پادشاه درست کردار، امیر درستکار
پسر
فارسی، عربی فلاح
رستگاری، نیک انجامی، سعادت
پسر
عربی مهرک
شبیه به خورشید، ( به مجاز ) زیبارو، ( مِهر = خورشید، ک/ ak ـ/ ( پسوند شباهت ) )، ( مِهر = خورشید + ...
دختر، پسر
فارسی محمد آرین
ترکیب دو اسم محمد و آرین ( ستوده و آریایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و آرین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی کبیر
بزرگ، بلند مرتبه، بزرگ در مقابلِ صغیر، ( در حقوق ) ویژگی آن که به سن قانونی سال تمام رسیده است، در ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی گونای
آفتابی، سمت آفتاب رو بر خلاف «قوزای» که سمت سایه می باشد
دختر
ترکی شیرویه
از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوان ایرانی، شکوهمند، شجاع و دلیر، ( اَعلام ) ( در شاهنامه ) ) پهلوان ای ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن صنعان
نام شیخی عارف در ادبیات ایران معروف به شیخ صنعان، صَنعان به تخفیف یاء ( ی ) منسوب به صنعا ( نام شهر ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن طوعه
اطاعت، فرمانبری، ( اَعلام ) نام زنی که مسلم ابن عقیل به خانه او پناه برد
دختر
عربی روح افزا
آنچه به روان انسان شادابی و طراوت می بخشد، جانبخش، مفرح، گوشه ای در موسیقی ایرانی
دختر
فارسی، عربی
هنری مهیاد
تداعی گر بزرگی، کسی که زیبایی او یاد آور ماه است، دارای چهره ای زیبا چون ماه، ( مِه = مِهتر، بزرگتر ...
پسر
فارسی ایمانه
منسوب به ایمان، باور، گرایش، اعتقاد، ( ایمان، ه ( پسوند نسبت ) )، م ایمان
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی ماه پیکر
آن که پیکری زیبا مانند ماه دارد، ( به مجاز ) معشوق زیبا، صفت آن که پیکرش مانند ماه زیبا و دل انگیز ...
دختر
فارسی
کهکشانی محمد آرتین
ترکیب دو اسم محمد و آرتین ( ستوده و پاک )، از نام های مرکب، ک محمّد و آرتین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی سلامه
نام همسر امام حسین ( ع )، ( اَعلام ) سلامه یا سلافه مشهور به شهربانو دختر یزدجرد ابن شهریار یا هرمز ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی خیام
خیمه، چادر دوز، خیمه فروش، نام حکیم عمر خیام نیشابوری فیلسوف، ریاضی دان، منجم و شاعر نامدار ایران، ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن کیژان
دختران
دختر
کردی آینه
شیشه تصویرنما، آیینه، ( = آیینه و آئینه )
دختر
فارسی امیدوار
آرزومند، متوقع، منتظر، ویژگی آن که احساس دلگرم کننده نسبت به برآورده شدنِ خواسته هایش دارد، یا آن ک ...
پسر
فارسی گلشکر
( به مجاز ) لب گلگون معشوق، گل زیبارو، [گل، شکر= ( در قدیم ) ( به مجاز ) لب معشوق، زیبارو]، گلِ زیب ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل فرینا
مهرورز، مهربان، دلبر، ستایش، بخشش، با شکوه، شکوهمند
دختر
فارسی فاطمه نورا
ترکیب دو اسم فاطمه و نورا ( رانده شده از آتش و نورانی )، از نام های مرکب، ز فاطمه و نورا، فاطمه ی ن ...
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی فاطمه یاس
ترکیب دو اسم فاطمه و یاس ( رانده شده از آتش و گلی خوشبو )، از نام های مرکب، فاطمه و یاس
دختر
فارسی، عربی
گل، مذهبی و قرآنی