اسم با حرف ژ
شبنم صبحگاهی، تگرگ، ( اعلام ) نام رودی در اتازونی که در توو و مکزیک و آریزونا جریان دارد و به رود ک ...
دختر
فارسی
طبیعت ژاله
شبنم، قطره باران، تگرگ، قطره ی باران، باران
دختر
فارسی
طبیعت ژینا
زندگی بخش، [ژین ( کردی ) = زندگی، ا ( پسوند نسبت ) ]، منسوب به زندگی، ( به مجاز ) زندگی، حیات، [ژین ...
دختر
کردی ژیار
شهرنشینی، تمدن، زندگی شهروندان، ( کردی )، زندگی شهری
پسر
کردی ژینو
ژینا، زنده، دارای حیات، زندگی بخش، [ژین ( کردی ) = زندگی، او /، u/ ( پسوند دارندگی ) ]، دارای زندگی ...
دختر، پسر
کردی ژوان
میعادگاه عاشق و معشوق، زمان، میعاد، ملاقات
دختر
کردی ژوبین
نوعی نیزه کوچک با سر دو شاخه و نوک تیز، نام پسر پیران، ژوپین، زوبین، نیزه ی کوچک که در جنگهای قدیم ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ژیوار
زندگی، نام کوهی در اورامان
پسر، دختر
کردی ژیوان
نگهبان زندگی، بانی زندگی، پشیمان
پسر
کردی ژیانا
منسوب به ژیان، دارای زندگی و حیات، ( ژیان، ا ( پسوند نسبت ) )، ( کردی ـ فارسی ) ( ژیان = زندگی، حیا ...
دختر
کردی، فارسی ژیهات
شایسته، لایق
پسر
کردی ژاسمن
گل یاسمن یا یاسمین، ژاسمین، یاسمن
دختر
لاتین، فرانسوی
گل ژیان
بی باک و شجاع، خشمناک و غضبناک
پسر
فارسی ژاسمین
یاسمن، ( = ژاسمن )، ژاسمن
دختر
فرانسوی ژیکان
زیبا و آرامش بخش، [ژیک ( کردی ) = قطره ی باران، ان ( پسوند نسبت ) ] ( به مجاز ) زلال و شفاف، [ژیک ( ...
پسر، دختر
کردی ژالان
شبنم گل ها
دختر
کردی ژالانه
گیاهی زیبا و خودرو
دختر
کردی ژاله رخ
زیبارو، آن که دارای چهره ای لطیف و با طراوت مثل شبنم و باران است
دختر
فارسی ژالیا
الهه زیبایی
دختر
کردی ژالین
شعله آتش
دختر
ترکی ژاماسب
جاماسب، جاماسپ
پسر
فارسی ژاماسپ
جاماسب، دارای اسب درخشان، ( = جاماسب )
پسر
اوستایی ژامک
از نامهای باستانی، آینه
دختر
فارسی ژانت
خدا بخشنده است، مونث ژان ( ژان = یحیی، یوحنا، خداداد )
دختر
فرانسوی ژانیا
از نامهای باستانی
دختر
فارسی ژانیتا
هدیه ای از سوی خدا
دختر
یونانی ژاوه
نوعی گیاه وحشی از تیره کاکوتی
دختر
کردی ژاویا
جوینده
پسر
کردی ژاوین
سرزندگی
دختر
کردی ژاییز
ژاییژ
پسر
فارسی ژاییژ
شراره آتش
دختر
فارسی ژرویرا
ژریرا
دختر
فرانسوی ژنا
خانم، زن
دختر
کردی ژنیا
ژنیک
دختر
ارمنی ژنیک
با استعداد، نابغه
دختر
ارمنی ژوانا
میعادگاه عاشقان
دختر
کردی ژونا
صاحب عقل و خرد، عاقل
دختر
فارسی ژیا
زندگی
دختر
کردی ژیانو
زندگی نو
دختر
کردی ژیران
باهوش
پسر
کردی ژیرو
دانا و عاقل
پسر
کردی ژیلمو
آتش زیر خاکستر
پسر
کردی ژیلوان
کوهنورد
پسر
کردی ژینار
زندگی
پسر
کردی ژینوس
دختر باهوش، نابغه، ژینا، اسم دختر باهوش، باهوش
دختر
فرانسوی ژیوا
نگاه به زندگی
دختر
کردی ژیوانا
حافظ زندگی
دختر
کردی ژیویر
فریاد
پسر
گیلکی ژیکال
زیبای کوچک، قطره باران
دختر
کردی ژیکو
انسانی عاقل و هوشمند و زیرک
پسر
کردی ژکان
کسی که با خود دمدمه کند از دلتنگی
پسر
فارسی ژابیژ
شراره آتش، نام دیگر گیاهی به نام بومادران
دختر
فارسی ژاو
خالص و چکیده هر چیز
پسر
فارسی ژاوا
دریای جاوه، جاوه نام قسمتی از اقیانوس هند میان جزیره جاوه و سوماترا و برنئو
دختر
فارسی ژاکلین
زندگی دوباره
دختر
فرانسوی ژربرا
نام گلی زینتی، گلی زینتی به شکل مینا ولی بسیار درشت تر از آن به رنگهای صورتی تا سرخ
دختر
فرانسوی
گل ژرفی
عمق، ژرفا
دختر
فارسی ژنوا
شنوا
پسر
کردی ژی ژیس
نام ندیمه پروشات همسر داریوش پادشاه هخامنشی
دختر
فارسی
تاریخی و کهن ژرفا
عمیق، عمیق ترین یا دورترین نقطه جایی
دختر
فارسی ژابیز
دارویی گیاهی، نام گیاهی و دارویی گیاهی که به بومادران ( بوی مادران ) معروف است، اشک آتش
دختر، پسر
کردی
طبیعت ژافه
نام یکی از پسران نوح
پسر
فارسی
مذهبی و قرآنی ژان
نام روستایی در نزدیکی سنندج
دختر، پسر
کردی ژانین
نام دریاچه ای در یونان
دختر
فرانسوی ژانینا
نام شهری در یونان در کنار دریاچه ای به همین نام
دختر
فرانسوی ژرفین
عمیق
دختر
فارسی ژم
نام پسر قباد برادر انوشیروان پادشاه ساسانی
پسر
فارسی ژنگ
ارژنگ
پسر
فارسی ژوپین
ژوبین
پسر
فارسی ژورک
ژولک، سُرخاب، نام پرنده ای سرخ رنگ به بزرگی گنجشک، پرنده ای سرخ رنگ به اندازه گنجشک
پسر
فارسی ژولیا
نام دختر قیصر
دختر
لاتین ژون
بت، صنم
دختر
فارسی ژیگس
نام پدر میرسوس سردار پارسی در زمان داریوش پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ژیله
در گویش لرستان، ژاله تگرگ ریز
دختر، پسر
فارسی