اسم با حرف و - صفحه 3
مترجم ( نگارش کردی
پسر
کردی ورنا
برنا، جوان، ( = بَرنا )، ( در بلوچی ) نیز/varna/ به معنی جوان، ( = بَرنا ) ( در قدیم ) بُرنا، برنا ...
دختر، پسر
فارسی ورهرام
بهرام، آتش بهرام، نام ستاره مریخ، نام روز بیستم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام فرشته موکل بر مسا ...
پسر، دختر
پهلوی، اوستایی
تاریخی و کهن ورهران
بهرام در زبان متون پارسی میانه
پسر
فارسی ورونیکا
نام تیره ای از گیاهان که پوپک از آن دسته است
پسر
فارسی وریا
حقیقت، قوی و درشت هیکل، چکش آهنی بزرگ
پسر
لاتین، فارسی وریشه
درخشش، برق، برق ( نگارش کردی
دختر
کردی ویستهم
گستهم نام سپهبد بابل در زمان یزدگرد پادشاه ساسانی، وستهم
پسر
فارسی ویسه
ویس، از شخصیتهای شاهنامه، ( = ویس )، نام پدر پیران سپهسالار پشنگ فرمانروای توران
دختر، پسر
فارسی
تاریخی و کهن ویشار
بیدار، هشیار
دختر
مازندرانی ویشتاسب
دارنده ی اسب سرکش، ( = گشتاسب )، به معنی دارنده ی اسب چموش و رَمو، ( اَعلام ) ویشتاسب: [زنده در پیش ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن ویگن
پیروزمند، بیژن
پسر
ارمنی ویناسب
نام دوازدهمین جد آذرباد مهراسپند
پسر
فارسی وینه
عکس، تصویر، سبد میوه چینی، مانند، مثل، ( اعلام ) نام روستایی در کردستان
دختر
کردی ویو
گیو، از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر گودرز و از پهلوانان بزرگ ایرانی در زمان کیکاووس پادشاه کیانی
پسر
فارسی ویوات
گل بنفشه
دختر
فرانسوی
گل ویوان
نام حاکم رُخّج در زمان داریوش پادشاه هخامنشی
پسر
فارسی ویوگ
عروس
دختر
فارسی ویولا
نام نوعی ساز زهی از خانواده ویولن
دختر
لاتین، ایتالیایی
هنری ویولت
گل بنفشه در زبان فرانسوی
دختر
فرانسوی
گل ویویان
زنده و جاندار
پسر
لاتین ویوین
زندگی
دختر
فرانسوی ویکتور
پیروز شدن، ظفریافتن
پسر، دختر
لاتین