اسم فارسی - صفحه 47

ترکیب دو اسم مهر و نیکا ( مهربانی و زیبا )

مانند خورشید

مه رو، ماه روی، که رویی چون ماه دارد، ( مجاز ) زیبا و جمیل، ( = مَهرو )، ( مَهرو

مهر و خورشید

خورشید نیکی رسان

شهری در استان یزد، زیباروی کوچک، ماه کوچک، ( اَعلام ) نام شهری در استان یزد که در گذشته مهرگرد، مهر ...

ماه مهربان

آن که چون ماه زیبا و درخشان است

( به مجاز ) پرتو ماه، مهتاب، زیبارو، ( مه = ماه، سایه )

روشنی ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مه = ماه، سو = روشنی، روشنایی )

مانند ماه

ماه شب

مهشید، پرتو ماه، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مهشید

چون ماه زیبا

نام دیگر حضرت مریم، قوی و فربه، نام خواهر موسی ( ع )

میچکا، گنجشک در زبان مازندرانی

بنفشه

آنکه اجداد و پدرانش از بزرگان و نیکان است، نوع:دخترانه ریشه اسم:فارسی معنی:آنکه اجداد و پدرانش از ب ...

ماه شب چهارده

ماه زیبارو

مهبان، نگهبان ماه، مجازا زیبا و مهتاب رو، ( = مَهبان )، ) مَهبان

( به مجاز ) آن که وصالش مورد آرزوست، معشوق، [مِه = مهتر، بزرگتر، کام = ( در قدیم ) ( به مجاز ) آن ک ...

آن که از ماه دست بند دارد

ماهِ بهاری، ماه فصل بهار، ( به مجاز ) زیباروی لطیف، ( مه = ماه، یاز = بهار، فصل بهار )

زیبا و درخشان مانند ماه، زیبا و درخشان مانند ماه مرکب از مه ( ماه ) +ی نسبت + تا تشبیه

ویژگی آن که ماه روی و شاداب است، ( مَهی، شا = شاد )

ماه رخ، ماه چهر، ( مَه = ماه، ین ( پسوند نسبت )، رخ = چهره )، = ماه رخ

مِهزاد، بزرگ زاده، [ ( مِه = مِهتر، بزرگتر، ین ( پسوند نسبت )، زاد = زاده ) ]، ( = مِهزاد )، [ مِهز ...

ترکیب دو اسم مهین و شاد ( زیباروی و خوشحال )، ( مَه = ماه، ین ( پسوند نسبت )، شاد ) ( به مجاز ) زیب ...

ترکیب دو اسم مهین و فروغ ( زیباروی و روشنی )، ( مَهین، فروغ = نور و روشنایی )، نور و روشنایی ماه، م ...

مهین، منسوب به ماه، زیباروی، بزرگترین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مهین

موژان، چشم خواب آلوده و خمار، گل نرگس نیم شکفته، [موژان = موجان، خمار، پر کرشمه ( چشم )، ا ( پسوند ...

نادره ( عربی ) + گفتار ( فارسی ) آن که گفتارهای پسندیده بیان می کند

آتشین، ( به مجاز ) زیبارو، ( نار، ( پسوند نسبت ساز ) )

نارون، درخت انار، انار، ( اَعلام ) شهر تجاری، در جنوب شرقی فرانسه، نزدیک ساحل مدیترانه، ناروُن

نظیر و مانند انار، لنگه ی انار، نظیر و مانند آتش، ( به مجاز ) سرخ گون، ( به مجاز ) زیبارو، ( نار = ...

ناردانه

دختر آتشین، نار ( عربی ) + دخت ( فارسی ) دختر آتشین

همچون آتش، شراره آتش، انارگون، به شکل انار، ( نار = انار، آتش، دیس ( پسوند شباهت ) )، مثل انار ( می ...

شکوفه گل انار، به کسر میم

غنچه، شکوفه، خصوصا شکوفه گل انار

آتشی که در مینا است، ( به مجاز ) زیبا، شاداب و پر حرارت، [نار= آتش، مینا= ظرف شیشه ای که از مینا سا ...

میوه ای آبدار و ترش از مرکبات

پرنده ای خوش آواز مانند بلبل

فلک ( عربی ) + تاج ( فارسی ) مرکب از فلک ( آسمان ) + تاج

فلک ( عربی ) + وش ( فارسی ) مانند آسمان بلند و رفیع

آن که موجب نازش آسمان است، بسیار زیبا، فلک ( عربی ) + ناز ( فارسی )، نام ندیمه شیرین همسر خسروپرویز ...

نام روستایی در استان اصفهان، ( در گویش شیرازی ) همان فلکه یا بادریسه، ( اَعلام ) نام روستایی در شهر ...

ویژگی آن که چهره اش مثل مرجان سرخ گون است، ( به مجاز ) زیبارو

دختر مرجان گونه، دختر سرخ گون، ( به مجاز ) زیبارو، ( مرجان، دخت = دختر )

مرجان چهر، زیبارو، آنکه چهره اش مانند مرجان سرخ گون باشد، ( = مرجان چهر )

گل همیشه بهار، گل میشه بهار

نام دختر کوچک یزدگرد پادشاه ساسانی

درختی با برگ های همیشه سبز معطر، مورد

منسوب به مرمر، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر، به رنگ مرمر، ( مرمر، ی ( پسوند نسبت ) )، ساخته شده ...

مرمری، ساخته شده از مرمر، ( مرمر، ین ( نسبت ) )، ( = مرمری )، ساخته شده از مرمر یا از جنس مرمر

هر دارویی که روی زخم بگذارند