اسم با حرف ه - صفحه 3

دارنده اسب اصیل

بخشیده شده از جانب خداوند، نام چندتن از شخصیتهای ادبی و تاریخی

محیط بسته

دوستدار

پیشوای دینی، موبد موبدان، ( = هیربد )، استاد، آموزگار، شاگرد، آموزنده، رئیس آتشگاه

اشک هایم

نام یکی از پادشاهان یونانی

منسوب به هرمز، ( هرمز، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ) هرمزان: [قرن اول هجری] فرماندار خوزستان در ز ...

خدایار

خدایار، آن که خداوند یار اوست، ( اَعلام ) نام خاص یک موبد پارسی است که در قرن میلادی می زیسته است

فرستاده خدایان، از خدایان اولمپی، نام پسر زئوس و مایا

آرامش و قوت قلب

نام دیگر خسروپرویز پادشاه ساسانی

همیشه در خاطر

از شخصیتهای شاهنامه، لقب کوت از سرداران رومی سپاه خسروپرویز پادشاه ساسانی

هژبر، شیر

وجود و هستی

هوشیار، دارای حواسِ جمع، آگاه، بیدار، ( = هوشیار )، ( اَعلام ) نام ستاره شناسی دانا از پارس که در د ...

رفیق ( نگارش کردی

نام پسر تولوی و نوه چنگیزخان مغول

توبه کننده، به حق بازگردنده

عرب از عبری نفس یا بخار، نام پسر آدم ( ع )، ( عبری ) به معنی ' نفس یا بخار '، ( در اعلام ) به نقل ا ...

ندا دهنده ای که صدایش شنیده شود اما خودش دیده نشود، مانند فرشته یندا دهنده ی غیبی، سروش، ( در عرفان ...

معرب از عبری نام پدر ساوه همسر ابراهیم ( ع )

کوه نشین، برادر ابراهیم ( ع )، معرب از عبری

نام وزیر آستیاژ، آخرین پادشاه ماد، ( = هارپاگ، هارپاگوس ) ( اَعلام ) نام خویشاوند و وزیر آستیاک که ...

نوعی ساز موسیقی

حکمران ارتش

ابر باران زا

نام سردار ساسانی، ( اَعلام ) از سرداران دوره ی ساسانی است، که از سرانِ سپاهِ انوشیروان و پرویز پسر ...

هامون

دشت و زمین هموار، زمین هموار و بدون پستی و بلندی، نام دریاچه ای در سیستان

آخرین پادشاه ساسانی، نام کارگزار یزدگرد سوم

سرگشته و حیران

تابستان

یاری دهنده

انتخاب شده ( نگارش کردی

انتخاب کننده ( نگارش کردی

شعر ( نگارش کردی

آبشار، آبشار ( نگارش کردی

بردارندة، حامل، بلند نگةدارنده ( نگارش کردی

بهترین جلودار ( نگارش کردی

حمله، هجوم ( نگارش کردی

کنایه از کوهی که صعود به آن دشوار است ( نگارش کردی

عقاب ( نگارش کردی

ریختن چیزی از بالا به ‏پایین ( نگارش کردی

کوه کوچک، تپه، کوةکوچک، تپه ( نگارش کردی

فرصت، وقت ( نگارش کردی

هلال ماه

هلیون، خورشید

یار و دوست خورشید

شنزار، کویر ( نگارش کردی

هوشیار، باهوش، ( = هوشیار )

هوشمند، باهوش، ( هوش، ور ( پسوند دارندگی ) ) ( = هوشمند )

شأن و شکوه نیک، ( هو = خوب، فر = شأن و شکوه و شوکت )، فرّ و شکوهِ نیک، دارای شأن و شوکت خوب، مرکب ا ...

انس گرفتن، عادت کردن، عادت کردن ( نگارش کردی

چوگان بازی ( نگارش کردی

نام گیاهی مقدس نزد ایرانیان باستان، ازشخصیتهای شاهنامه، نام مردی پرهیزکار و عابدی کوه نشین از نژاد ...