اسم با حرف م - صفحه 9

ترکیب دو اسم محمد فرزان ( ستوده و خردمند )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزان

ترکیب دو اسم محمد و فرساد ( ستوده و حکیم )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و فرساد

ترکیب دو اسم محمد و فرشاد ( ستوده و شادمان )، از نام های مرکب، محمّد و فرشاد

ترکیب دو اسم محمد و فرشید ( ستوده و شکوه خورشید )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرشید

ترکیب دو اسم محمد و فیاض ( ستوده و جوانمرد )، از نام های مرکب، ا محمّد و فیاض

ترکیب دو اسم محمد و فیروز ( ستوده و پیروز )، از نام های مرکب، ا محمّد و فیروز

ترکیب دو اسم محمد و صاحب ( ستوده و صاحب )، از نام های مرکب، ا محمّد و مالِک

ترکیب دو اسم محمد و ماکان ( ستوده و شجاع )

ترکیب دو اسم محمد و مجیب ( ستوده و روا کننده حاجت )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و مجیب

ترکیب دو اسم محمد و مجیر ( ستوده و پناه دهنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و مجیر

ترکیب دو اسم محمد و محتشم ( ستوده و دارای شکوه )، از نام های مرکب، ا محمّد و محتشم

ترکیب دو اسم محمد و محمود ( بسیار تحسین شده و ستوده )، از نام های مرکب، ا محمّد و محمود

ترکیب دو اسم محمد و مشتاق ( ستوده و آرزومند )، از نام های مرکب، ا محمّد و مشتاق

ترکیب دو اسم محمد و معصوم ( ستوده و بی گناه )، از نام های مرکب، ا محمّد و معصوم

ترکیب دو اسم محمد و مقداد ( ستوده و بسیار قطع کننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و مِقداد

ترکیب دو اسم محمد و مقصود ( ستوده و مطلوب )، از نام های مرکب، ا محمّد و مقصود

ترکیب دو اسم محمد و منعم ( ستوده و نعمت دهنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و منعم

ترکیب دو اسم محمد و مهتدی ( ستوده و هدایت شده )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و مهتدی

ترکیب دو اسم محمد و مهر ( ستوده و خورشید )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهر

ترکیب دو اسم محمد و میرزا ( ستوده و شاهزاده )

ترکیب دو اسم محمد و ناجی ( ستوده و نجات دهنده )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و ناجی

ترکیب دو اسم محمد و نافع ( ستوده و سودمند )، از نام های مرکب، ا محمّد و نافع

ترکیب دو اسم محمد و نجات ( ستوده و رهایی از خطر )، از نام های مرکب، ا محمّد و نِجات

ترکیب دو اسم محمد و نورالدین ( ستوده و نور دین )، از نام های مرکب، ←محمّدونورالدین

ترکیب دو اسم محمد و نویان ( ستوده و سردار )

ترکیب دو اسم محمد و هامان ( ستوده و مشهور )، از نام های مرکب، ا محمّد و هامان

ترکیب دو اسم محمد و هدایت ( ستوده و ارشاد )، از نام های مرکب، ا محمّد و هدایت

ترکیب دو اسم محمد و هشام ( ستوده و سخاوت )، از نام های مرکب، ا محمّد و هشام

ترکیب دو اسم محمد و همام ( ستوده و سرور )، از نام های مرکب، ا محمّد و همام

ترکیب دو اسم محمد و همایون ( ستوده و خجسته )، از نام های مرکب، ا محمّد و همایون

ترکیب دو اسم محمد و هورام ( ستوده و پیرو نیکی )، از نام های مرکب، ا محمّد و هورام

ترکیب دو اسم محمد و هومان ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومان

ترکیب دو اسم محمد و هومن ( ستوده و نیک اندیش )، از نام های مرکب، ا محمّد و هومن

ترکیب دو اسم محمد و وصال ( ستوده و رسیدن به چیزی )، از نام های مرکب، ا محمّد و وصال

ترکیب دو اسم محمد و وهب ( ستوده و بخشش )، از نام های مرکب، ه محمّد و وَهَب

ترکیب دو اسم محمد و کامران ( ستوده و نیک بخت )، از نام های مرکب، ا محمّد و کامران

ترکیب دو اسم محمد و کیهان ( ستوده و جهان )، از نام های مرکب، ا محمّد و کیهان

باتقوا، پرهیزگار، پارسا، پرهیزکار، ( اَعلام ) نام بیست و یکمین خلیفه از خلفای عباسی

کسی که به خدا توکل کند، توکل کننده، باتوکل، آن که ( به خدا ) توکل می کند، ( در قدیم ) تکیه کننده، پ ...

نام پدر یونس ( ع )

هدیه خداوند

ترکیب دو اسم متین و رضا ( دارای متانت و خشنود )، از نام های مرکب، متین و رضا

بزرگی، بزرگواری، جوانمردی، کوشش کننده، کوشا، بسیار کوشنده، شرف، برتری

جوانمرد بزرگ

نیکبخت، نام شاعر معروف قرن ششم، سنائی غزنوی

دارای قدر و مرتبه ی عالی در دین و آیین

فریادرس و یاور آیین، پناه دین، پناه دهنده در دین، ( عربی )، ( اَعلام ) مجیرالدین بیلمقانی ( = مجیر ...

ترکیب دو اسم محب و رضا ( دوستدار و خشنود )، دوستدار و دوستدارنده ی رضا [منظور امام رضا ( ع ) ]

سخن گو، روایت کننده اخبار و احادیث نبوی، ( در ادیان ) آن که احادیث پیشوایان دینی را می داند و آنها ...

ترکیب دو اسم محسن و رضا ( تحسین شده و خشنود )، از نام های مرکب، محسن و رضا

محفوظ و استوار، درامان، ( در قدیم ) محفوظ، مصون

درست و استوار، قطعی و مسلّم، به حقیقت پیوسته، اهل تحقیق، تحقیق کننده، آن که درباره ی موضوعی مطالعه ...

ترکیب دو اسم محمد و آراس ( ستوده و آراز )، از نام های مرکب، ا محمّد و آراس

ترکیب دو اسم محمد و اردلان ( ستوده و پارسایی )، از نام های مرکب، ا محمّد و اردلان

نوعی شاهسپرم

از شخصیتهای شاهنامه، نام سخندانی پیر و مرزبان هری و از راویان شاهنامه

ستایشگر و مدح کننده

همیار و دوستدار قوم ماد

نام پسر عموی زرتشت

چیزی که نابود شدنی نیست

خشنودی، شادی

از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاهی پرهیزکار و بخشنده از دشت سواران ونیزه گزار و پدر ضحاک

قوی و زورمند، نام یکی از بزرگان ایران، آن که مردان را به زمین می زند و شکست می دهد

شاه مردان، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از چهار پسر شیرین و خسروپرویز پادشاه ساسانی

مرد آویز نام سرسلسله امرای زیاری در قرن چهارم و پنجم

بزرگ مرد

از شخصیتهای شاهنامه، نام باغبان خسروپرویز پادشاه ساسانی

مرزبان، حاکم، اختر، ( = مرزبان )

راهنمایی کننده، ارشادکننده