مچیلهمچینمحاسبمحاسبهمحاصرهمحاصره کردنمحافظمحافظ کارمحافظت نکنندهمحال استمحاکمه کردنمحتویات قفسه سینهمحجبهمحدوده اطراف نافمحدوده بین ناف و عضو جنسی انسانمحرممحرمانهمحروم از محبت و مهر دیگرانمحرکمحصلمحصورمحصور کردنمحصور کردن شخص یا حیوانات توسط دسته سگهامحصولمحصول انبوهمحصول گرفتنمحققمحل اتصالمحل برپایی چادر یا کپرهامحل تربیزه ننهادنمحل دزدیمحل دفن زبالهمحل دیدمحل دیدارمحل سکونتمحل نگذاشتنمحل نگهداری گوسفندانمحل نگهداری مرغهامحمجومحمد جعفریمحمد سلیمانیمحمد وندمحمد کاظمیمحمدحاجیمحمدیمحمسیمحوطهمحکممحکم بستنمحکم بودن