بدوبدوفبدولبدون اببدون اج و برجستگیبدون اعتماد بنفسبدون پایه و اساسبدون جنسیتبدون دستوربدون ظرافتبدون مطالعهبدون وارثبدکارهبدکاره بودنبدکرداربدیمنیبذربذرپاشبربر اذیدنبر استان کسی درامدنبر اشکستنبر اوردن به دهانبر ایستادنبر بیدنبر پیشانی زدنبر جا نهادهبر چکیدنبر خدادادیبر خربـر خردنبر خوبر دزهبر راندنبر رای خود ماندنبر روبیدهبر روی شکمبر ریختنبر ریختهبر زمین افتادهبر زمین زدنبر سر زدنبر عقیده ای استوار نبودنبر گرفتن و زود پریدنبر گلوبر گیربر من اویدنبر موضع خود پا فشاری کردنبر نداربر نگردد