کناره کردنکناروکناری بینکناسکناسرکناسریکنالکنایهکنایه از افرادی که سر بزرگ دارندکنایه از بیگانه و غیر خودیکنایه از فقیرکنایه دارکنبکنتکنتاکنترلکنترل کردن خودکنترل کردن مکالمهکنجکنج و رنجکنجالهکنجرکنجلدکنجهکنجکاویکنجیکنجی چو تلکنجی کوپاکنجیدکندکند بچه کوو وابیدنکند به گلکند به گیکند به کیسن کردنکند ساز نوردنکند سر گردهکند نشینا نداشتنکند و کاکند و کلوزهکند و کلوزه سهدنکند کفتنکند کندکند کوکنداکندابکندارهکنداسریکندالکنداککندپل