در گاشیندر گاوردر گل فرو بردندر لینگهدر مچدیدر معرضدر معرض دیددر معرض کامل کاری قرار دادندر مقابلدر موتدر مورد کسی حرف زدندر موضع قدرت قرار گرفتندر نجسندر نظر بودندر نظر گرفتندر نظر نگرفتن هیچ مردیدر نماشندر نهادر نهایت تلاشدر هادائندر هالهدر هانیندر هاکردندر هم فرو رفتهدر همسایهدر هکردندر و بادر و پیکردر و جاندر و درنگ هکاردندر و دندهدر و دوزدر و گشدر و لردر و وردر وختدر وردادهدر وریدر وستندر وضعیت سخت بودندر وندندر وندکدر ووندر کار بودندر کاردندر کارواردر کاندادر کردر کردهدر کرشک