براوردنبراوریبراومنبرایبرای اشاره به شخص منفور گفته می شودبرای امتحان کردنبرای ان که قسم دروغ نشودبرای ثواب در راه خداوندبرای خود احترام زیادی قائل شدنبرای رضای خداوندبربربربرملهبربروبربریبربستنبربموئنبربندبربوبربیامئنبربیتنبربیمبربیموئنبرپا کردنبرپاچبرت زیادبرتافتنبرتنبرتیمبرتیمبهبرجبرج برجبرج رادکانبرجابرجا ماندهبرجانی باغبرجستگیبرجستگی پس از جوش خوردن استخوانبرجستهبرجسته شدهبرجلابرجندهبرجهبرجوکبرجوییبرجک دیدبانیبرجیبرجی اسقبرجی برجیبرجی تیکابرجی خل