ییلاقی

/yeylAqi/

معنی انگلیسی:
summer, country, [adj.] country

لغت نامه دهخدا

ییلاقی. [ ی َی ْ / ی ِی ْ ] ( ص نسبی ) منسوب به ییلاق : هوای ییلاقی ، خانه ییلاقی. ( یادداشت مؤلف ) :
کاکل از مه شد عذار ساقیان سردمهر
آب و آتش بر رخ گلهای ییلاقی فشاند.
مسیح کاشی ( از آنندراج ).
رجوع به ییلاق شود.

فرهنگ فارسی

منسوب به ییلاق : هوای ییلاقی خانه ییلاقی

واژه نامه بختیاریکا

بَرف اَو خر

مترادف ها

up-country (صفت)
ییلاقی

پیشنهاد کاربران

ییلاقی نام بخشی از گالش های گیلان و مازندران هست که برخلاف سایر گالش ها که فقط در کوهستان ساکن هستند ییلاقی ها در واقع ییلاق و قشلاق میکنند و نام ییلاقی به بخش خاصی از گالش های گیلان و مازندران که به زبان
...
[مشاهده متن کامل]
گالشی صحبت میکنند و اکثرا دامدار هستند و بخشی از آنها نیز کشاورزی میکنند و جو و گندم میکارند و میوه برداشت میکنند اطلاق میشود.

بپرس