انسان در طول تاریخ پیدایش خود روی کره زمین تاکنون و یا به بیانی دیگر از دوران مهد کودک تاریخ اندیشه یا فکر، خیال، تصور و توَهُم تا به امروز نتوانسته است بین دو نوع خدای زیر فرق و تمیز قائل شود:
الف - پروردگار، خالق مخلوقات، آفریدگار کائنات و یا خدای حقیقی و واقعی یعنی اول، وسط، آخر، درون و بیرون همه چیز و همه کس یا بطور عام تر یعنی ظاهر و باطن این واقعیت و طبیعت و یا بطور کلی یعنی محیط و محتوای هرکدام از گیتی ها، کیهان ها و یا جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار که هیچ موجود و هیچ چیز دیگری چه عینی و چه غیبی غیر از او، آن و این نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد. موجود بودن یا وجود داشتن این نوع خدا از طرف انسان هرگز به هیچ نوع اثباتی هیچگونه نیازی نداشته و ندارد و نخواهد داشت بلکه خود انسان همیشه نیازمند شناخت این نوع خدا بوده و هست و خواهد بود. خدای حقیقی و واقعی در محیط و محتوای هرکدام از جهان های متناهی، مساوی، موازی و بیشمار بطور مطلق یکسان و برابر از لحاظ زمانی و مکانی ، بیزمانی و بیمکانی دارای شانزده ( ۱۶ ) بُعد مجرد میباشد؛ هشت ( ۸ ) تا مطلق و هشت ( ۸ ) تا نسبی نه یکی بیشتر و نه یکی کمتر.
... [مشاهده متن کامل]
ب - خدای بیزمان و بیمکان و کلمه ای با الفاظ و نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در خط، زبان، فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد، یعنی از هیچگونه موجودیت دیگری برخوردار نمیباشد، چه غیبی و چه عینی و درست به همین علت و دلیل کلیه سعی ها و کوشش های برهانی و استدلالی انسان در اثبات وجود این نوع خدا در اعصار گذشته و حال و آینده همیشه با شکست مواجه بوده و هست و خواهد بود.
مونیسم حقیقی یا یگانه انگاری یقینی فقط از این راه و به این روش میتواند حقیقت داشته باشد و نه از راه و به روش دیگری.
شاید مفید، ثمربخش و راهگشا باشد بدانیم که نه تنها روح بلکه ماده و روان هم به یک سهم مساوی با آن از امر پروردگار یا آفریدگار کائنات و یا خدای حقیقی و واقعی میباشند و نه از امر یهوه ی قوم یهود تحت عنوان آقا یا سرور دنیا؛ اله و الی قوم آرامی؛ آبَّا به شکل آبابا یعنی بابا یا پدر آسمانی ایسای اقوام مسیحی تحت عنوان آقا یا سرور دنیا ؛ خُوای قوم ماد؛ اهورامزدای زرتشتیان ؛ خدای سه حرفی خود ما ایرانیان با پسوند" وند متعال " بصورت خداوند متعال؛ برهمن و برهمان هندوان و بودائیان؛ الله قوم عرب ساکن سرزمین حجاز و اقوام مسلمان ملقب به نور سماوات و الارض، سبحان و اکبر و نه از امر اهریمن یا شیطان که درست مانند خدای کلمه ای و بیزمان و بیمکان دینی با الفاظ و نام های گوناگون در زبان های مختلف بشری که فقط در زبان و خط و فهم و عقل ناقص و محدود انسانی از موجودیت برخوردار ست و در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد.
دو قطب بزرگ فلسفه ی غرب؛ یکی ایده آلیسم و دیگری ماتریالیسم و شاخه های فرعی و گوناگون آنها، از قابلیت یا استعداد ادغام شدن در هم و تبدیل گردیدن به یک قطب واحد و یگانه می باشند و آنهم فقط از یک راه و به یک روش معقول و منطقی یعنی تثلیثی دانستن خمیرمایه ی ساختاری واحد و مشترک که دارای سه جنبه ی ظهوری یا پیدایشی میباشد؛ مادی - روانی - روحی ( از دیدگاه علمی این خمیرمایه ساختاری واحد و مشترک عبارت است از جرم، انرژی و خلاء در قالب اتم ها ) . به این معنا که پدیده های روح و روان هیچ نقش دیگری را در زندگی موجودات زنده نباتی و حیوانی و انسانی بازی نمیکنند غیر از اینکه بهمراه ماده فقط نقش خمیرمایه ی ساختاری را عهده دار می باشند.
در لحظه ی مرگ جسم، کالبد، تن و یا بدن تثلیثی مادی - روانی - روحی در بستر امن، آرام، ساکن، پیوسته، تجزیه ناپذیر و فراگیر زندگی بخش جان خدای حقیقی و واقعی، نه روح از ماده جدا میشود و نه روان و نه جان شیرین از تن به اصطلاح خاکی میپرد. بلکه نفس مجرد یا من فرد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در نفس مجرد یا من مطلق، واحد و بیکران خدای حقیقی و واقعی به خواب سنگین، ژرف و شیرین فرو میرود و به رهائی و رستگاری کامل میرسد و بموازات آن در طی حالت برزخ تا لحظه ی بسته شدن مجدد نطفه ی تثلیثی در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره ( همیشه حدود نُه ماه بعد ) در همین دنیا در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل، به کمک حواس و غرایز و هوش و خواست و فهم و عقل بیکران وی از مشاهده و تجربه عشق و زندگی رویائی بهمراه توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برخوردار میگردد.
ماده از دیدگاه خردمندان گمنام ایرانی و بعضا هندو در تاریخ فراباستان به معنای خمیرمایه ساختاری واقعیت و طبیعت نبوده بلکه به شکل " ما ۱۰ " تلفظ و بیان میشده و ایده به شکل تفکیکی ای ده مخفف " این ۱۰ " و ایده آل از چپ براست به شکل " آلِ ایده " به معنای اهل یا باورمند به " این ۱۰ ". ضمیر دوم شخص مفرد این، به هرفرد انسانی اشاره داشته است. این حقایق ژرف در پشت پرده ی ظاهر لفظی واژه های رمزی و معما آلود دیگری از قبیل دهّر ، جهود یا جوده نهفته و پنهان میباشند، منجمله در پشت پرده ظاهر لفظی دو واژه ترکیبی اوستائی یکی؛ خویدوده و دیگری آژی ده اکه و منجمله در معنای پیام آسمانی هفت سین، یعنی هفت سامان یا نظام کل گیتیائی، کیهانی یا جهانی در قالب هفت عالم یا دنیا به شکل آسمان ها و زمین های هفتگانه و هرآنچه که بین آنهاست.