یکه تاز. [ ی َک ْ ک َ / ک ِ / ی ِک ْ ک َ / ک ِ ] ( نف مرکب ) مبارزی که تنها بر حریف خود بتازد و منتظر معد و معاون نباشد. || کسی که در تاخت ، دوم خود نداشته باشد. ( آنندراج ). کسی که در تاخت وتاز منفرد و بی نظیر باشد. ( ناظم الاطباء ) : آن سوار یکه تازم در بیابان جنون کآفتاب ومه کنندم آرزوی شاطری.
ملافوقی یزدی ( از آنندراج ).
یکه تازان است پر بر جان زده یک سواره بر صف مردان زده.
؟ ( از آنندراج ).
|| لقبی بوده است که به روزگار صفویه به بعض سپاهیان داده می شد. ( از یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
(صفت ) ۱- سواری که به تنهادرمیدان بجنگ هم نبردان رود یکهسوار. ۲- سواربی نظیر جنگجوی بی مانند. سواربی همتا، دلیروبی باک، بی نظیردرتاخت وتاز، سواری که تنها برحریف خودبتازد
فرهنگ معین
( ~. ) (ص فا. ) بی نظیر، بی مانند، سوارِ بی همتا.
فرهنگ عمید
۱. ویژگی سوار بی همتا. ۲. [مجاز] دلیر و بی باک. ۳. ویژگی سواری که تنها بر حریف خود بتازد. ۴. آن که در تاخت وتاز بی نظیر باشد.
مترادف ها
athlete(اسم)
ورزشکار، پهلوان، یکه تاز، قهرمان ورزش
فارسی به عربی
مستبد
پیشنهاد کاربران
یکه تاز یا بی همتا ( به انگلیسی: The One ) فیلمی اکشن و علمی تخیلی به کارگردانی جیمز وَنگ محصول سال ۲۰۰۱ ایالات متحده آمریکا است. از بازیگران اصلی آن می توان به جت لی و دلروی لیندو، جیسون استاتهام، کارلا گوجینو، جیمز موریسون، دیلن برونو، سینتیا پینوت، آرچی کائو و داگ سونت اشاره کرد. ... [مشاهده متن کامل]
موضوع فیلم این است که در دنیاها و سیارات مختلف آدم هایی زندگی می کنند که باهم همزاد هستند و اگر یکی از این افراد به تنهایی همزادهای خود را بکُشد به قدرت زیادی دست پیدا می کند. حالا یک نفر به نام گابریل یولا ( جت لی ) که همهٔ هم نوعانش را کشته به زمین می آید تا آخرین نفر را بکُشد و قدرت خود را کامل کند. هری رودکر ( دلروی لیندو ) به همراه دستیارش ایوان فانچ ( جیسون استاتهام ) به دنبال او می آیند تا مانع از این شوند که او گِیب ( جت لی ) را که آخرین همزادش است از بین ببرد تا توازن حفظ شود. بعد از اینکه تلاش ها برای دستگیری او ناموفق می مانند، هری و فانچ تصمیم می گیرند که یولا و گِیب را از بین ببرند ولی یولا در درگیری رودکر را به قتل می رسانَد. پلیس به دلیل شباهت ظاهری، یولا را با گِیب اشتباه می گیرد و گیب تحت تعقیب قرار می گیرد. از طرفی، یولا همسر گِیب را نیز می کُشد و گِیب غمگین و ناامید به دنبال کشتن یولا است و فانچ تصمیم می گیرد به او کمک کند. در نهایت گِیب یولا را دستگیر می کند و به پلیس جهان های موازی تحویل می دهد و او را به جهان محکومین دوزخی می فرستند. فانچ با نظر مساعد رئیس پلیسِ جهان های موازی گِیب را به جهانی دیگر می فرستد و گِیب همسر خود را می بیند و….