یکمی


معنی انگلیسی:
(the) first

لغت نامه دهخدا

یکمی. [ ی َ / ی ِ ک ُ ] ( ص نسبی ، اِ ) یکم. یکمین. اولی. اولین. نخستین. ( یادداشت مؤلف ). و رجوع به یکم شود.

فرهنگ فارسی

عدد ترتیبی یا یکم یکمین

پیشنهاد کاربران

بپرس