یکجوری


معنی انگلیسی:
similarity, similitude, somehow

مترادف ها

concord (اسم)
توافق، پیمان، موافقت، قرار، مطابقت، مقاوله نامه، یکجوری

homogeneity (اسم)
یکجوری، هم جنسی

پیشنهاد کاربران

بپرس