[ویکی الکتاب] معنی یَکْتُبُونَ: می نویسند
ریشه کلمه:
کتب (۳۱۹ بار)
کَتْب (بر وزن فلس) و کِتاب و کِتابَة یعنی نوشتن. . و مثل . بعضی کتابة را اسم گفتهاند. این لفظ در اصل به معنی جمع است «کَتَبْتُ الْقِرْبَةَ» یعنی مشک را دوختم که عبارت اخری جمع کردن دو چرم به وسیله دوختن است و به تعبیر راغب «ضَمُّ اَدیمٍ اِلی اَدیمٍ بِالْخِیاطَةِ». و در متعارف نوشتن را کتابت گویند زیرا که حروف بعضی با بعضی جمع میشوند، گاهی به کلام کتاب گفته شود که حروف در تلفظ به هم منضم و با هم جمع میشوند و لذا به کلام خدا با آنکه نوشته نشده بود کتاب اطلاق شده است (راغب). *** اینکه گفته شد راجع به اصل معنای آن میباشد و کتاب در اصل مصدر است به معنی مکتوب به کار رود چنانکه در مصباح گفته ولی راغب گوید: آن اسم صحیفه است و آنچه در آن نوشته شده . که مراد صحیفه نوشته است. و از «الکتاب» نیز همان مراد است. ولی در آیاتی نظیر . مکتوب مراد است. وانگهی کتاب و کتابت بر اثبات و تقدیر و ایجاب و واجب و اراده اطلاق میشود و این معانی در قرآن کریم بسیار است. مثل . که به معنی ایجاب است یعنی: خدایا چرا برما جنگ را واجب کردی؟ و مثل . یعنی خداوند رحمت را بر خویش الزام و حتمی فرموده است. و مثل . که به معنی تقدیر است یعنی الان با زنان نزدیکی کنید و آنچه خداوند از فرزند برای شما مقدر کرده بجوئید. ایضاً . در آیه . به معنی ایجاب و حکم است. در آیاتی نظیر . . . ظاهراً مراد اثبات و نگهداری است. و در آیه . به جای ایجاب کتابت آمده که آن دلالت بر دوام و ثبات دارد چنانکه طبرسی فرموده است. * . یعنی آنها کسانی اند که خدا ایمان را در قلوب آنها ثابت و لایتغیر کرده و با روحی از جانب خویش تأییدشان فرموده است. * . مراد از کتاب شاید اراده باشد بعضی هبه و بعضی قسمت گفتهاند یعنی: ای قوم به زمین مقدس که خدا برای شما اراده فرموده درآئید و عقبگرد نکنید زیانکاران میشوید از «وَ لاتَرْتَدُّوا» روشن میشود که این کتابت مشروط بوده است چنانکه از موسی پیروی نکردند تا در آیات بعدی فرمود: «فَاِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ اَرْبَعینَ سَنَةً یَتیهُونَ فِی الْاَرْضِ» مدت چهل سال در صحرای سینا سرگردان ماندند تا موسی و هارون و به قولی همه مأمورین به آن خطاب در صحرای سینا از بین رفتند و بنی اسرائیل در زمان یوشع به فلسطین در آمدند و از آیات اول سوره بنی اسرائیل روشن میشود که ورود هم دائمی نبوده و مشروط به عدم افساد در زمین بوده است ولی در عصر یوشع وعده «کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ» تحقق یافته است المیزان در اینجا بیان محکمی دارد رجوع شود. *** اکتتاب: را نوشتن و استنساخ گفتهاند راغب گوید: آن در متعارف به دروغ نوشتن است . گفتند این قرآن افسانههای پیشینیان است که نسخه برداری کرده و آن صبح و شام بر او خوانده میشود به قرینه اساطیر مراد استنساخ است. عبد مکاتب آن را گویند که آقایش با وی قرار گذاشته به شرط پرداخت مبلغی آزادش کند . از مملوکان شما آنانکه طالب مکاتبهاند اگر در آنها صلاحیت احراز کردید مکاتبه کنید و از مال خدا (زکوة) به آنها بدهید. چون یک سهم از زکوة در آزاد کردن مملوکان است لذا میشود مال مکاتبهای را از سهم زکوة داد یا حساب و اسقاط کرد عیاشی ذیل آیه «اِنَّما الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ...» از امام صادق «علیه السلام» نقل کرده درباره مکاتبی که مقداری از مال مکاتبه را داده و از بقیه ناتوان گشته فرمود: از مال صدقه تأدیه میشود که خدا در کتابش فرماید: «وَ فِی الرِّقابِ» *** در اینجا بعضی از آیات را که لفظ کتاب در آنها آمده بررسی میکنیم: * . پیش از آنکه تمام قرآن نازل و جمع شود چندین بار لفظ کتاب بر آن اطلاق شده مثل آیه فوق و مثل . . و غیره. آیا مراد از «ذلِکَ الْکِتابُ - الکِتاب - کِتابٌ اُنزِلَ اِلَیْکَ» تمام قرآن است یا همان سوره؟ و چرا به آن پیش از نوشته شدن و تدوین گشتن کتاب اطلاق شده؟ دراینجا دو وجه هست یکی اینکه مراد از کتاب کلام است و از راغب نقل کردیم که به کلام کتاب گفته میشود. دیگری قول المنار است که ذیل «ذلِکَ الْکِتابُ لارَیْبَ فیهِ» گوید: عدم نزول همه قرآن مانع از «ذلِکَ الْکِتابُ» گفتن نیست زیرا قسمت مهمی از آن نازل شده بود و اشاره به همه قرآن با آنکه فقط مقداری نازل شده اشاره است که خدا وعده کتاب کامل را که به آن حضرت داده بود به انجام خواهد رساند. به نظر نگارنده: مراد از ذلک الکتاب و الکتاب در اینگونه آیات اشاره است به آنچه درآنوقت نازل شده بود و آنچه در علم خدا بود که در آینده نازل شود. و یا اشاره است به آنچه نازل شده بود و آنچه در قلب رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» بود بنابر آنکه قرآن همگی یک دفعه به قلب آن حضرت نازل شده است و در «نزل» انشاءاللَّه خواهد آمد. علی هذا مراد از کتاب همه قرآن است نه بعضی و نه سورهای از آن چنانکه در المنار گفته است. * . مراد از کتاب در اینگونه آیات تورات و انجیل است و اهل کتاب همان یهود و انصاریاند در «صابی» گذشت که ظاهراً صابئین نیز اهل کتاب هستند، مجوس را نیز در احکام به اهل کتاب لاحق کردهاند ولی ظاهراً مجوس بنابر روایات اهل کتابند نه اینکه از آیات منظور باشند. * . ظاهراً مراد از کتاب احکام و از حکمت درک و تفکر است چنانکه در «حکمت» گفتهایم. * . ممکن است مراد از کتاب، خلقت و تکوین باشد یعنی: ما در تکوین و خلقت عالم ابداً کوتاهی نکردهایم و آنچه برای هر موجود و هر جنبنده لازم بود از نظر دور نداشته و به وی عنایت کردهایم. و اگر مراد از کتاب قرآن باشد معنی چنین میشود: ما در قرآن که برای هدایت مردم نازل شده در بیان و اشاره به آنچه در هدایت و راهنمائی مردم لازم بود کوتاهی نکردهایم و از جمله جامعه جنبندگان و زندگی اجتماعی آنها را یادآوری میکنیم که از آن به توحید و شناسائی جهان و خدا دست یابند . * . آیات ذیل نیز نظیر آیه فوق اند مثل . . ایضاً سوره . . . . و آیات دیگر. در این آیات مراد از کتاب شاید علم خدا باشد و چون ثابت و لایتغیر است لذا کتاب تعبیر شده و یا محلی و مرکزی در عالم غیب است که عنداللَّه است و همه چیز در آن است و از آن نازل میشود چنانکه فرموده: . به «لوح» و ام الکتاب مراجعه شود. ام الکتاب . . . . . راجع به آیه دوم و سوم و چهارم در «ام» به طور تفصیل صحبت شده است و «اُمُّ الْکِتاب - کِتابٍ مَکْنُونٍ - لَوْحٍ مَحْفُوظ» یک چیز اند و همان کتاب مبین است که قبلاً گفته شد. و راجع به آیه اول در «اجل معلق» مفصلاً بحث کردیم و که مراد از ام الکتاب ظاهراً علت و ریشه است و نیز احتمال دادیم که شاید کتاب به معنای مصدری باشد. و بعید نیست که ام الکتاب در این آیه همان ام الکتاب در آیه دوم باشد آوقت عین کتاب مبین و کتاب مکنون و لوح ملفوظ خواهد بود در تفسیر عیاشی ذیل این آیه از حضرت باقر «علیه السلام» نقل شده: «اِنَّ اللَّهَ لَمْ یَدَعْ شَیْئاً کانَ اَوْ یَکُونُ اِلَّا کَتَبَهُ فی کِتابٍ فَهُوَ مُوضُوعٌ بَیْنَ یَدَیْهِ یَنْظُرُ اِلَیْهِ فَما شاءَ مِنْهُ قَدَّمَ وَ ماشاءَ مِنْهُ اَخَّرَ مَحی وَ ما شاءَ مِنْهُ کانَ وَ ما لَمْ یَشَاءْ لَمْ یَکُنْ». در روایت دیگر از امام صادق «علیه السلام» نقل کرده: «اِنَّ اللَّهَ کَتَبَ کِتاباً فیهِ ما کانَ وَ ما یَکُونُ...» * . در «اجل معلق» توضیح داده شد که مراد از کتاب در این آیه شریعت است . * . ظاهراً مراد از «الکتاب» جنس کتب آسمانی است و قرآن مجید تفصیل اجمال آنهاست یعنی: این قرآن ساخته نیست بلکه تصدیق تورات و انجیلی است که پیش از آنند و تفصیل کتابهای گذشته است و این نشان میدهد که مجملات شرایع گذشته را قرآن مجید تفصیل میدهد. نامه اعمال * . مراد از کتاب در این آیه و آیات ذیل صحائف و نامههای اعمال است. . . ایضاً . از میان این چهار آیه، ظهور آیه سوم در قوه حافظه است یعنی: این نیروی مرموز حافظه که تمام کارها و گفتارها و تمام آنچه انسان میبیند و میشنود در خود ضبط و حفظ میکند و انسان پس از گذشت دهها سال به آن رجوع کرده و گذشتهها را به یاد میآورد و بیان میکند، این حافظه روز قیامت در اختیار انسان گذاشته خواهد شد که با خواندن آن کتاب مرموز و آن نوار ضبط بس حساس و غیر قابل انکار، درباره خویش قضاوت کند. این کتاب در وجود انسان است «وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً». این کتاب همان ضبط و عکس اعمال آدمی است که از وی جدا نیستند زیرا «وَ کُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فی عُنُقِهِ» و آدمی با خواندن آن خودش حسابگر خویش است «کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً». از آیه چهارم روشن میشود که بشر گذشته از نامه عمل شخصی یک نامه عمل عمومی هم دارد که فرموده: «کُلُّ اُمَّةٍ تُدْعی اِلی کِتابِها» معلوم میشود برای هر امت نیز کتابی است. علی هذا قطع نظر از اعمال شخصی هر امت مسئولیتهای بخصوصی دارند که نسبت به آنها پای همه در میان است و روی آن مسئولیتها کتاب بخصوصی متشکل میشود و شاید مراد از آن کارها و بدعتهائی باشد که از یک نفر ساخته نیست بلکه عدهای دست به دست هم داده آنها را به وجود میآورند. ایضاً در آیات . همچنین . . مراد از کتاب اعمال است. در رساله معاد از نظر قرآن و علم ص 96 تا 109 توضیح داده شده که آیات درباره ثبت و ضبط اعمال سه دستهاند: اول آیاتی که دلالت بر شمارش و ضبط اعمال دارند، دوم آیاتی که به مجسم شدن و در یک جا جمع گردیدن اعمال دلالت دارند و سوم آیاتی که دلالت بر شهادت اعضاء دارند. مراد از کتاب اعمال در این آیات حافظه انسان باشد یا الواح بخصوصی یا ذرات هوا، سنگها، خاکها و اجزاء زمین، و یا همه اینها، و وانگهی نویسندگان اعمال چطور مینویسند آیا در حافظه انسان مینویسند در ذرّات بدن انسان مینویسند یا در چیزهای دیگر، هر چه هست باید دانست که اعمال آدمی محفوظ بودن و از بین رفتنی نیستند. *** * . این آیه در ماجرای سلیمان «علیه السلام» است که وزیرش آصف گفت: من در یک چشم به هم زدن تخت ملکه سباء را پیش تو میآورم مراد از کتاب در این آیه چیست؟ ممکن است مراد از کتاب جهان باشد یعنی آنکه علمی از اسرار جهان نزد او بود گفت:... از جمله اسرار این جهان که کشف شده این است که صدا را از راههای دور به وسیله تلفن، تلگراف، امواج رادیو و غیره میگیرند و نیز به وسیله امواج تلویزیون و ماهوارههای مخصوص عکسها را نیز نقل و انتقال میدهند اما از جمله اسرار جهان که هنوز بشر بدان دست نیافته است آن است که اجسام را نیز از راههای دور میشود آورد و حاضر کرد آری این علم نیز در جهان هست ولی هنوز به آن نرسیدهایم ولی آصف آن را میدانست. در المیزان فرموده: مراد از کتاب یا جنس کتابهای آسمانی است و یا لوح محفوظ است و علمی که این عالم از آن دریافته بود آوردن تخت را بر وی آسان کرده. به نظر نگارنده: چنانکه گفتم این علم از اسرار جهان بود از سنخ همان علمی که در سلیمان بود و به وسیله آن مسیر باد را تغییر میداد چنانکه در «ریح» و «سلیمان» گذشت. * . راجع به این آیه و آیه «اِنَّ کِتابَ الْاَبْرارِ لَفی عِلّیّینَ» رجوع شود به «سجن» و «علیون».
ریشه کلمه:
کتب (۳۱۹ بار)
کَتْب (بر وزن فلس) و کِتاب و کِتابَة یعنی نوشتن. . و مثل . بعضی کتابة را اسم گفتهاند. این لفظ در اصل به معنی جمع است «کَتَبْتُ الْقِرْبَةَ» یعنی مشک را دوختم که عبارت اخری جمع کردن دو چرم به وسیله دوختن است و به تعبیر راغب «ضَمُّ اَدیمٍ اِلی اَدیمٍ بِالْخِیاطَةِ». و در متعارف نوشتن را کتابت گویند زیرا که حروف بعضی با بعضی جمع میشوند، گاهی به کلام کتاب گفته شود که حروف در تلفظ به هم منضم و با هم جمع میشوند و لذا به کلام خدا با آنکه نوشته نشده بود کتاب اطلاق شده است (راغب). *** اینکه گفته شد راجع به اصل معنای آن میباشد و کتاب در اصل مصدر است به معنی مکتوب به کار رود چنانکه در مصباح گفته ولی راغب گوید: آن اسم صحیفه است و آنچه در آن نوشته شده . که مراد صحیفه نوشته است. و از «الکتاب» نیز همان مراد است. ولی در آیاتی نظیر . مکتوب مراد است. وانگهی کتاب و کتابت بر اثبات و تقدیر و ایجاب و واجب و اراده اطلاق میشود و این معانی در قرآن کریم بسیار است. مثل . که به معنی ایجاب است یعنی: خدایا چرا برما جنگ را واجب کردی؟ و مثل . یعنی خداوند رحمت را بر خویش الزام و حتمی فرموده است. و مثل . که به معنی تقدیر است یعنی الان با زنان نزدیکی کنید و آنچه خداوند از فرزند برای شما مقدر کرده بجوئید. ایضاً . در آیه . به معنی ایجاب و حکم است. در آیاتی نظیر . . . ظاهراً مراد اثبات و نگهداری است. و در آیه . به جای ایجاب کتابت آمده که آن دلالت بر دوام و ثبات دارد چنانکه طبرسی فرموده است. * . یعنی آنها کسانی اند که خدا ایمان را در قلوب آنها ثابت و لایتغیر کرده و با روحی از جانب خویش تأییدشان فرموده است. * . مراد از کتاب شاید اراده باشد بعضی هبه و بعضی قسمت گفتهاند یعنی: ای قوم به زمین مقدس که خدا برای شما اراده فرموده درآئید و عقبگرد نکنید زیانکاران میشوید از «وَ لاتَرْتَدُّوا» روشن میشود که این کتابت مشروط بوده است چنانکه از موسی پیروی نکردند تا در آیات بعدی فرمود: «فَاِنَّها مُحَرَّمَةٌ عَلَیْهِمْ اَرْبَعینَ سَنَةً یَتیهُونَ فِی الْاَرْضِ» مدت چهل سال در صحرای سینا سرگردان ماندند تا موسی و هارون و به قولی همه مأمورین به آن خطاب در صحرای سینا از بین رفتند و بنی اسرائیل در زمان یوشع به فلسطین در آمدند و از آیات اول سوره بنی اسرائیل روشن میشود که ورود هم دائمی نبوده و مشروط به عدم افساد در زمین بوده است ولی در عصر یوشع وعده «کَتَبَ اللَّهُ لَکُمْ» تحقق یافته است المیزان در اینجا بیان محکمی دارد رجوع شود. *** اکتتاب: را نوشتن و استنساخ گفتهاند راغب گوید: آن در متعارف به دروغ نوشتن است . گفتند این قرآن افسانههای پیشینیان است که نسخه برداری کرده و آن صبح و شام بر او خوانده میشود به قرینه اساطیر مراد استنساخ است. عبد مکاتب آن را گویند که آقایش با وی قرار گذاشته به شرط پرداخت مبلغی آزادش کند . از مملوکان شما آنانکه طالب مکاتبهاند اگر در آنها صلاحیت احراز کردید مکاتبه کنید و از مال خدا (زکوة) به آنها بدهید. چون یک سهم از زکوة در آزاد کردن مملوکان است لذا میشود مال مکاتبهای را از سهم زکوة داد یا حساب و اسقاط کرد عیاشی ذیل آیه «اِنَّما الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساکینِ...» از امام صادق «علیه السلام» نقل کرده درباره مکاتبی که مقداری از مال مکاتبه را داده و از بقیه ناتوان گشته فرمود: از مال صدقه تأدیه میشود که خدا در کتابش فرماید: «وَ فِی الرِّقابِ» *** در اینجا بعضی از آیات را که لفظ کتاب در آنها آمده بررسی میکنیم: * . پیش از آنکه تمام قرآن نازل و جمع شود چندین بار لفظ کتاب بر آن اطلاق شده مثل آیه فوق و مثل . . و غیره. آیا مراد از «ذلِکَ الْکِتابُ - الکِتاب - کِتابٌ اُنزِلَ اِلَیْکَ» تمام قرآن است یا همان سوره؟ و چرا به آن پیش از نوشته شدن و تدوین گشتن کتاب اطلاق شده؟ دراینجا دو وجه هست یکی اینکه مراد از کتاب کلام است و از راغب نقل کردیم که به کلام کتاب گفته میشود. دیگری قول المنار است که ذیل «ذلِکَ الْکِتابُ لارَیْبَ فیهِ» گوید: عدم نزول همه قرآن مانع از «ذلِکَ الْکِتابُ» گفتن نیست زیرا قسمت مهمی از آن نازل شده بود و اشاره به همه قرآن با آنکه فقط مقداری نازل شده اشاره است که خدا وعده کتاب کامل را که به آن حضرت داده بود به انجام خواهد رساند. به نظر نگارنده: مراد از ذلک الکتاب و الکتاب در اینگونه آیات اشاره است به آنچه درآنوقت نازل شده بود و آنچه در علم خدا بود که در آینده نازل شود. و یا اشاره است به آنچه نازل شده بود و آنچه در قلب رسول خدا «صلی اللَّه علیه و آله» بود بنابر آنکه قرآن همگی یک دفعه به قلب آن حضرت نازل شده است و در «نزل» انشاءاللَّه خواهد آمد. علی هذا مراد از کتاب همه قرآن است نه بعضی و نه سورهای از آن چنانکه در المنار گفته است. * . مراد از کتاب در اینگونه آیات تورات و انجیل است و اهل کتاب همان یهود و انصاریاند در «صابی» گذشت که ظاهراً صابئین نیز اهل کتاب هستند، مجوس را نیز در احکام به اهل کتاب لاحق کردهاند ولی ظاهراً مجوس بنابر روایات اهل کتابند نه اینکه از آیات منظور باشند. * . ظاهراً مراد از کتاب احکام و از حکمت درک و تفکر است چنانکه در «حکمت» گفتهایم. * . ممکن است مراد از کتاب، خلقت و تکوین باشد یعنی: ما در تکوین و خلقت عالم ابداً کوتاهی نکردهایم و آنچه برای هر موجود و هر جنبنده لازم بود از نظر دور نداشته و به وی عنایت کردهایم. و اگر مراد از کتاب قرآن باشد معنی چنین میشود: ما در قرآن که برای هدایت مردم نازل شده در بیان و اشاره به آنچه در هدایت و راهنمائی مردم لازم بود کوتاهی نکردهایم و از جمله جامعه جنبندگان و زندگی اجتماعی آنها را یادآوری میکنیم که از آن به توحید و شناسائی جهان و خدا دست یابند . * . آیات ذیل نیز نظیر آیه فوق اند مثل . . ایضاً سوره . . . . و آیات دیگر. در این آیات مراد از کتاب شاید علم خدا باشد و چون ثابت و لایتغیر است لذا کتاب تعبیر شده و یا محلی و مرکزی در عالم غیب است که عنداللَّه است و همه چیز در آن است و از آن نازل میشود چنانکه فرموده: . به «لوح» و ام الکتاب مراجعه شود. ام الکتاب . . . . . راجع به آیه دوم و سوم و چهارم در «ام» به طور تفصیل صحبت شده است و «اُمُّ الْکِتاب - کِتابٍ مَکْنُونٍ - لَوْحٍ مَحْفُوظ» یک چیز اند و همان کتاب مبین است که قبلاً گفته شد. و راجع به آیه اول در «اجل معلق» مفصلاً بحث کردیم و که مراد از ام الکتاب ظاهراً علت و ریشه است و نیز احتمال دادیم که شاید کتاب به معنای مصدری باشد. و بعید نیست که ام الکتاب در این آیه همان ام الکتاب در آیه دوم باشد آوقت عین کتاب مبین و کتاب مکنون و لوح ملفوظ خواهد بود در تفسیر عیاشی ذیل این آیه از حضرت باقر «علیه السلام» نقل شده: «اِنَّ اللَّهَ لَمْ یَدَعْ شَیْئاً کانَ اَوْ یَکُونُ اِلَّا کَتَبَهُ فی کِتابٍ فَهُوَ مُوضُوعٌ بَیْنَ یَدَیْهِ یَنْظُرُ اِلَیْهِ فَما شاءَ مِنْهُ قَدَّمَ وَ ماشاءَ مِنْهُ اَخَّرَ مَحی وَ ما شاءَ مِنْهُ کانَ وَ ما لَمْ یَشَاءْ لَمْ یَکُنْ». در روایت دیگر از امام صادق «علیه السلام» نقل کرده: «اِنَّ اللَّهَ کَتَبَ کِتاباً فیهِ ما کانَ وَ ما یَکُونُ...» * . در «اجل معلق» توضیح داده شد که مراد از کتاب در این آیه شریعت است . * . ظاهراً مراد از «الکتاب» جنس کتب آسمانی است و قرآن مجید تفصیل اجمال آنهاست یعنی: این قرآن ساخته نیست بلکه تصدیق تورات و انجیلی است که پیش از آنند و تفصیل کتابهای گذشته است و این نشان میدهد که مجملات شرایع گذشته را قرآن مجید تفصیل میدهد. نامه اعمال * . مراد از کتاب در این آیه و آیات ذیل صحائف و نامههای اعمال است. . . ایضاً . از میان این چهار آیه، ظهور آیه سوم در قوه حافظه است یعنی: این نیروی مرموز حافظه که تمام کارها و گفتارها و تمام آنچه انسان میبیند و میشنود در خود ضبط و حفظ میکند و انسان پس از گذشت دهها سال به آن رجوع کرده و گذشتهها را به یاد میآورد و بیان میکند، این حافظه روز قیامت در اختیار انسان گذاشته خواهد شد که با خواندن آن کتاب مرموز و آن نوار ضبط بس حساس و غیر قابل انکار، درباره خویش قضاوت کند. این کتاب در وجود انسان است «وَ نُخْرِجُ لَهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ کِتاباً». این کتاب همان ضبط و عکس اعمال آدمی است که از وی جدا نیستند زیرا «وَ کُلَّ اِنْسانٍ اَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فی عُنُقِهِ» و آدمی با خواندن آن خودش حسابگر خویش است «کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً». از آیه چهارم روشن میشود که بشر گذشته از نامه عمل شخصی یک نامه عمل عمومی هم دارد که فرموده: «کُلُّ اُمَّةٍ تُدْعی اِلی کِتابِها» معلوم میشود برای هر امت نیز کتابی است. علی هذا قطع نظر از اعمال شخصی هر امت مسئولیتهای بخصوصی دارند که نسبت به آنها پای همه در میان است و روی آن مسئولیتها کتاب بخصوصی متشکل میشود و شاید مراد از آن کارها و بدعتهائی باشد که از یک نفر ساخته نیست بلکه عدهای دست به دست هم داده آنها را به وجود میآورند. ایضاً در آیات . همچنین . . مراد از کتاب اعمال است. در رساله معاد از نظر قرآن و علم ص 96 تا 109 توضیح داده شده که آیات درباره ثبت و ضبط اعمال سه دستهاند: اول آیاتی که دلالت بر شمارش و ضبط اعمال دارند، دوم آیاتی که به مجسم شدن و در یک جا جمع گردیدن اعمال دلالت دارند و سوم آیاتی که دلالت بر شهادت اعضاء دارند. مراد از کتاب اعمال در این آیات حافظه انسان باشد یا الواح بخصوصی یا ذرات هوا، سنگها، خاکها و اجزاء زمین، و یا همه اینها، و وانگهی نویسندگان اعمال چطور مینویسند آیا در حافظه انسان مینویسند در ذرّات بدن انسان مینویسند یا در چیزهای دیگر، هر چه هست باید دانست که اعمال آدمی محفوظ بودن و از بین رفتنی نیستند. *** * . این آیه در ماجرای سلیمان «علیه السلام» است که وزیرش آصف گفت: من در یک چشم به هم زدن تخت ملکه سباء را پیش تو میآورم مراد از کتاب در این آیه چیست؟ ممکن است مراد از کتاب جهان باشد یعنی آنکه علمی از اسرار جهان نزد او بود گفت:... از جمله اسرار این جهان که کشف شده این است که صدا را از راههای دور به وسیله تلفن، تلگراف، امواج رادیو و غیره میگیرند و نیز به وسیله امواج تلویزیون و ماهوارههای مخصوص عکسها را نیز نقل و انتقال میدهند اما از جمله اسرار جهان که هنوز بشر بدان دست نیافته است آن است که اجسام را نیز از راههای دور میشود آورد و حاضر کرد آری این علم نیز در جهان هست ولی هنوز به آن نرسیدهایم ولی آصف آن را میدانست. در المیزان فرموده: مراد از کتاب یا جنس کتابهای آسمانی است و یا لوح محفوظ است و علمی که این عالم از آن دریافته بود آوردن تخت را بر وی آسان کرده. به نظر نگارنده: چنانکه گفتم این علم از اسرار جهان بود از سنخ همان علمی که در سلیمان بود و به وسیله آن مسیر باد را تغییر میداد چنانکه در «ریح» و «سلیمان» گذشت. * . راجع به این آیه و آیه «اِنَّ کِتابَ الْاَبْرارِ لَفی عِلّیّینَ» رجوع شود به «سجن» و «علیون».
wikialkb: یَکْتُبُون