یک گز

لغت نامه دهخدا

یک گز. [ ی َ / ی ِ گ َ ] ( ص مرکب ) خوش ظاهر و بدون ته. مأخذ آن قماشی است که یک گز از روی کارش خوب باشد. ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

یعنی خوش ظاهر و بدون ته ماخذ آن قماشی است که یک گز از روی کارش خوب باشد

پیشنهاد کاربران

من تورک جنوبم لارستان، قدیم ما می گفتیم دو گز پارچه دو متر پارچه

بپرس