یک و دو. [ ی َ / ی ِ ک ُ دُ ] ( اِ مرکب ) ( اصطلاح عامیانه ) یکی به دو. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به یکی به دو شود. - یک و دو کردن ؛ یکی با دو کردن. رجوع به ترکیب یکی با دو کردن در ذیل یکی با دو شود.
فرهنگ فارسی
(اسم ) ۱- یک ودو.۲- سخن وگفتگوی بی معنی یا یک (و ) دوکردن . گفتگوی بی معنی کردن و بی جاحرف زدن .، (اسم ) نزاع ستیزه : این شاخ و شانه کشیدنها که از یک مشاجره و یکی بدوی ساده و معمولی خیلی پا فراتر نهاده بود... . یا یکی بدو کردن . مشاجر. لفظی گفت وشنودی که از روی عصبانیت صورت گیرد . معمولا در مقامی که شخص انتظار شنیدن جواب از طرف گفتگو ندارد.