یک هشتم

لغت نامه دهخدا

یک هشتم. [ ی َ / ی ِ هََ ت ُ ] ( اِ مرکب ) هشت یک. ثُمن. یک جزء از هشت جزء. رجوع به ثُمن و هشت یک شود.

فرهنگ فارسی

یک جزئ از هشت جزئ هشت یک .

فرهنگ معین

(یِ یا یَ. هَ تُ ) (عد. کسری ) یک جزء از هشت ، هشت یکم .

مترادف ها

eighth (صفت)
یک هشتم، اکتاو

octant (صفت)
یک هشتم

فارسی به عربی

ثمن

پیشنهاد کاربران

هشت یک . [ هََ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) یک هشتم . یکی از هشت بخش هر چیزی . ثُمن . ( یادداشت مؤلف ) . || ( اصطلاح فقه ) ارثی که زن صاحب اولاد از ترکه ٔ شوی برد. ( از یادداشتهای مؤلف ) .
از یک هشتم شصد وپنجاه میلیون چه قدر میشود

بپرس