یک نفری

/yeknafari/

معنی انگلیسی:
single-handed, single, monolog, monologue, solo

لغت نامه دهخدا

یک نفری. [ ی َ / ی ِ ن َ ف َ ] ( ص نسبی ) به اندازه یک نفر. برای یک نفر. ازآن ِ یک نفر: غذای یک نفری ، کار یک نفری ، جای یک نفری. و رجوع به یک نفر شود.

فرهنگ فارسی

باندازه یکنفر برای یکنفر

مترادف ها

single (صفت)
مجرد، تنها، عزب، فردی، تک، فرد، واحد، منفرد، انفرادی، تک و توک، یک نفری، یک لا، یک رشته

فارسی به عربی

فرد

پیشنهاد کاربران

بپرس