یک نانی

لغت نامه دهخدا

یک نانی. [ ی َ / ی ِ ] ( ص نسبی ) منسوب به یک نان. که تنها یک نان دارد. بی چیز :
چشمه حکمت که سخندانی است
آب شده زین دو سه یک نانی است.
نظامی.

فرهنگ فارسی

منسوب به یکنان که تنها یک نان دارد

پیشنهاد کاربران

یکنانی منتسب به سخی شیران خان طایفه بزرگ خاندان شیرانزهی تیره طایفه نارویی بلوچ ایشان درعصرخودش بدلیل سخاوتمندی و مهمانداری چون بایکنان بزرگ وذبع یک شترازخاندان بزرگ خویش وچندغافله مهمان سرزده بدرستی پذیرایی می کنند ازسوی بزرگان هم عصرخویش به شیران یک نانی معروف می شوند
یک نانی: کنایه از آدم خسیس
چشمه ی حکمت که سخن رانی است
آب شده زین دو سه یک نانی است
شرح مخزن الاسرار نظامی، دکتر برات زنجانی، ۱۳۷۲، ص۲۴۲.

بپرس