یک لا. [ ی َ / ی ِ ] ( ص مرکب ) چیزی که یک تا بیشتر نداشته باشد. ضد دولا و مضاعف. ( از ناظم الاطباء ). || که آسترندارد. یک تو. بی آستر. ( یادداشت مؤلف ) : مرغ بریان پیچ در نان تنک کآن بدان از جامه یک لا خوش است.
بسحاق اطعمه.
قد صوف سبز سرتاپا خوش است وآن بز کتان به بر یک لا خوش است.
نظام قاری ( دیوان ص 43 ).
|| نازک. پرپری. || کم دوام. بی دوام.
فرهنگ فارسی
پارچه یاجامه نا ک، لباس بی آستر، پارچه کم عرض
فرهنگ عمید
۱. پارچه یا جامۀ نازک. ۲. [قدیمی] لباس بی آستر. ۳. پارچۀ کم عرض.
مترادف ها
single(صفت)
مجرد، تنها، عزب، فردی، تک، فرد، واحد، منفرد، انفرادی، تک و توک، یک نفری، یک لا، یک رشته