یک تخت

لغت نامه دهخدا

یک تخت. [ ی َ / ی ِ ت َ ] ( اِ مرکب ) یک تخته. یک دست. ( یادداشت مؤلف ) : اما چون سوگند در میان است از جامه خانه های خاص برای تشریف و مباهات یک تخت جامه از طراز خوزستان... برگیرم. ( کلیله و دمنه ).

فرهنگ فارسی

یک تخته یک دست

پیشنهاد کاربران

بپرس