یک ابه

لغت نامه دهخدا

( یک آبه ) یک آبه. [ ی َ / ی ِ ب َ / ب ِ ] ( ص نسبی ) پلویی است که آن را چلوکش نکنند بلکه یک بار و در یک آب پزند و نقیض آن دوآبه است. ( از لغت محلی شوشتر ). کته. || لیمو و مرکبات ومیوه ها که یک بار آب آن را گرفته باشند. مقابل دوآبه. ( از یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( یک آبه ) پلویی است که آن را چلوکش نکنند بلکه یک بار و در یک آب پزند و نقیض آن دو آبه است کته

فرهنگستان زبان و ادب

یک آبه
{monohydrate} [شیمی] ویژگی ترکیب بلورینی که به ازای هر واحد مولکولی در ترکیب دارای یک مولکول آب تبلور باشد

پیشنهاد کاربران

بپرس