یوهان کریستین دال ( انگلیسی: Johan Christian Dahl؛ زاده ۲۴ فوریهٔ ۱۷۸۸ درگذشته ۱۴ اکتبر ۱۸۵۷ ) نقاش اهل نروژ بود. توسط بسیاری یوهان کریستین کِلوسِن دال، به عنوان بنیانگذار نقاشی ملی نروژ شناخته می شود. او اولین و بزرگترین مفسر و وصف کننده طبیعت نروژ؛ و برجسته ترین نقاش مناظر طبیعت نروژ در قرن نوزدهم بود. او از سال ۱۸۲۴ میلادی استاد آکادمی هنر در درسدن بود، اما هنگام زندگی در آلمان بین سالهای ۱۱۸۲۶ تا ۱۸۵۰ پنج بار به نروژ سفر کرد. [ ۱]
شخصیت یوهان کریستین دال، دارای ابعاد دیگری نیز بود که شاید کمتر شناخته شده باشد. از جمله اینکه وی همچنین پیشگام حفاظت از میراث فرهنگی نروژ و بنیانگذار انجمن حفاظت از آثار تاریخی نروژ بوده است. یوهان کریستین دال، اولین کسی بود که مردم را از اهمیت تاریخی و فرهنگی کلیساهای قدیمی چوبی، که با فرسایش و تخریب تهدید می شدند، آگاه کرد. وقتی قرار بود کلیسای شهر وانگ، تخریب شود، یوهان کریستین دال این کلیسا را در یک مراسم حراج در سال ۱۸۴۰ میلادی خریداری کرد تا از تخریب بی حساب و بی ثمر کلیسا جلوگیری کرده و آن را نجات دهد. هدف وی انتقال و بازسازی کلیسا در پارک کاخ در کریستیانیا بود، اما در عمل به این کار موفق نشد. یوهان کریستین دال، بعداً این کلیسای چوبی را به ولیعهد پروس، فردریک ویلهلم چهارم پادشاه بعدی پروس واگذار کرد. فردریک ویلهلم چهارم، نیز به نوبهٔ خود این کلیسا را به سیلزی منتقل کرد و در لهستان فعلی بازسازی کرد. [ ۲]
یوهان کریستین دال، در برگن متولد شد. پدر وی یک قایقران و ماهیگیر و مادرش دختر یکی از کارکنان موزه بود. شرایط زندگانی یوهان کریستین دال، در دوره کودکی نسبتاً فقیرانه بود. پدر یوهان کریستین دال، در جوانی از املاک خانوادگی خود در شهرستان گولن، دل کنده و از سهم موروثی خود چشم پوشی کرده بود تا بتواند به برگن مهاجرت کند. جایی که به زحمت توانست از طریق قایق رانی و ماهی گیری درآمد حداقلی برای امرار معاش به دست آورد. در خاطرات یوهان کریستین دال، از فقر در دوران کودکی به تلخی یاد شده است. وی همیشه از اینکه در دوران کودکی، هیچ معلم و راهنمایی نداشته، گلایه کرده است. اما در حقیقت، اینکه وی توانسته بود در جوانی از شرایط فقر رهایی پیدا کند از اقبال وی بود. اولین یاور یوهان کریستین دال، یکی از خدمه کلیسای جامع برگن بود که قصد داشت، یوهان کریستین دال، را تشویق به ادامه تحصیل در رشته الهیات مسیحی کند. اما خیلی زود به استعداد عملی یوهان کریستین دال، در رشته های هنری پی برد و در عوض، مقدمات آموزش وی در رشته نقاشی را فراهم آورد. از سال ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۹ میلادی، یوهان کریستین دال، به عنوان کارآموز نقاشی در رشته صنایع دستی و تزئینات نزد استاد نقاشی، یوهان گئورگ مولر در برگن شاگرد بود. استادی که در عوض استفاده از نیروی کار یوهان کریستین دال، در امور سنگینی که در واقع از وظایف هر شاگردی بود، به او اجازه آزمایش و خطا و کسب تجربه و مهارت داد. نکته ای که ظاهراً یوهان کریستین دال، در خاطرات خود توجه لازم به آن نداشته و حق بدیهی خود پنداشته است. دراین دوره زمانی و تحت این شرایط، یوهان کریستین دال در کنار شرکت در طراحی و ساخت تزئینات تئاتر، فرصت داشت تا چهره افراد و نیز مناظر برگن و مناظر طبیعی اطراف شهر را نقاشی کند. راهنما و حامی بعدی یوهان کریستین دال، لیدر ساگن بود. کسی که به وی کمک بیشتری کرد تا با مطالعه کتاب های هنری، با اصول نظری هنر نقاشی آشنا شود. امری که به نوبه خود علاقه به تاریخ و مفهوم میهن را در وجود نقاش جوان بیدار کرد. باز همین لیدر ساگن بود که در سال ۱۸۱۱ میلادی در محافل و انجمن های دوستان و آشنایان با جمع کمک مالی، امکان سفر یوهان کریستین دال، به کپنهاگ، برای ادامه تحصیل علمی نقاشی هنری را فراهم کرد. [ ۳]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفشخصیت یوهان کریستین دال، دارای ابعاد دیگری نیز بود که شاید کمتر شناخته شده باشد. از جمله اینکه وی همچنین پیشگام حفاظت از میراث فرهنگی نروژ و بنیانگذار انجمن حفاظت از آثار تاریخی نروژ بوده است. یوهان کریستین دال، اولین کسی بود که مردم را از اهمیت تاریخی و فرهنگی کلیساهای قدیمی چوبی، که با فرسایش و تخریب تهدید می شدند، آگاه کرد. وقتی قرار بود کلیسای شهر وانگ، تخریب شود، یوهان کریستین دال این کلیسا را در یک مراسم حراج در سال ۱۸۴۰ میلادی خریداری کرد تا از تخریب بی حساب و بی ثمر کلیسا جلوگیری کرده و آن را نجات دهد. هدف وی انتقال و بازسازی کلیسا در پارک کاخ در کریستیانیا بود، اما در عمل به این کار موفق نشد. یوهان کریستین دال، بعداً این کلیسای چوبی را به ولیعهد پروس، فردریک ویلهلم چهارم پادشاه بعدی پروس واگذار کرد. فردریک ویلهلم چهارم، نیز به نوبهٔ خود این کلیسا را به سیلزی منتقل کرد و در لهستان فعلی بازسازی کرد. [ ۲]
یوهان کریستین دال، در برگن متولد شد. پدر وی یک قایقران و ماهیگیر و مادرش دختر یکی از کارکنان موزه بود. شرایط زندگانی یوهان کریستین دال، در دوره کودکی نسبتاً فقیرانه بود. پدر یوهان کریستین دال، در جوانی از املاک خانوادگی خود در شهرستان گولن، دل کنده و از سهم موروثی خود چشم پوشی کرده بود تا بتواند به برگن مهاجرت کند. جایی که به زحمت توانست از طریق قایق رانی و ماهی گیری درآمد حداقلی برای امرار معاش به دست آورد. در خاطرات یوهان کریستین دال، از فقر در دوران کودکی به تلخی یاد شده است. وی همیشه از اینکه در دوران کودکی، هیچ معلم و راهنمایی نداشته، گلایه کرده است. اما در حقیقت، اینکه وی توانسته بود در جوانی از شرایط فقر رهایی پیدا کند از اقبال وی بود. اولین یاور یوهان کریستین دال، یکی از خدمه کلیسای جامع برگن بود که قصد داشت، یوهان کریستین دال، را تشویق به ادامه تحصیل در رشته الهیات مسیحی کند. اما خیلی زود به استعداد عملی یوهان کریستین دال، در رشته های هنری پی برد و در عوض، مقدمات آموزش وی در رشته نقاشی را فراهم آورد. از سال ۱۸۰۳ تا ۱۸۰۹ میلادی، یوهان کریستین دال، به عنوان کارآموز نقاشی در رشته صنایع دستی و تزئینات نزد استاد نقاشی، یوهان گئورگ مولر در برگن شاگرد بود. استادی که در عوض استفاده از نیروی کار یوهان کریستین دال، در امور سنگینی که در واقع از وظایف هر شاگردی بود، به او اجازه آزمایش و خطا و کسب تجربه و مهارت داد. نکته ای که ظاهراً یوهان کریستین دال، در خاطرات خود توجه لازم به آن نداشته و حق بدیهی خود پنداشته است. دراین دوره زمانی و تحت این شرایط، یوهان کریستین دال در کنار شرکت در طراحی و ساخت تزئینات تئاتر، فرصت داشت تا چهره افراد و نیز مناظر برگن و مناظر طبیعی اطراف شهر را نقاشی کند. راهنما و حامی بعدی یوهان کریستین دال، لیدر ساگن بود. کسی که به وی کمک بیشتری کرد تا با مطالعه کتاب های هنری، با اصول نظری هنر نقاشی آشنا شود. امری که به نوبه خود علاقه به تاریخ و مفهوم میهن را در وجود نقاش جوان بیدار کرد. باز همین لیدر ساگن بود که در سال ۱۸۱۱ میلادی در محافل و انجمن های دوستان و آشنایان با جمع کمک مالی، امکان سفر یوهان کریستین دال، به کپنهاگ، برای ادامه تحصیل علمی نقاشی هنری را فراهم کرد. [ ۳]
wiki: یوهان کریستین دال