یونه

لغت نامه دهخدا

یونه. [ ن َ ] ( اِخ ) نام قدیم فسطاط مصر.( از فتوح البلدان بلادری ص 249 ). رجوع به فسطاط شود.

پیشنهاد کاربران

ی و نه /یلنه /یونله /یانله =
در زبان لکی ای کلمات و واژه ها همگی ضمیر هستند .
درزمان پادشاهان. ایلمایی هم به شکل //هیا - ه یه =لو که اکنون هم درزبان لکی و تا حدودی لری وککردی به شکل بسیار نزدیکی به آن زمان وجود دارد . که به شرح زیر است . .
...
[مشاهده متن کامل]

#یه =# این برای اشاره به نزدیک البته هم برای شخص و هم اشیا به کار می ر ود .
ءوه=آن برای اشاره به دور و هم برای انسان و هم برای اشاره به اشیا به کارمی رود .
ی ونه /یانه/ی ونه له /یانه له= همگی به معنای اینها و برای اشاره ی به نزدیک است .
ئ ونه /ئ ونه له /, ئ وانه /ئوانه له =همکی به معنای آنها ا
ست و برای اشاره به دورو جمع است .

بپرس