حدیث یوم الدار ( بدءالدعوة و یوْمُ الْاِنذار ) یکی از احادیثی است که شیعیان برای اثبات ولایت بلافصل علی بعد از محمد به آن استناد می کنند. این روایت در منابع معتبر شیعه و سنی ذکر شده است.
متن روایت در منابع مختلف متفاوت است ولی اصل ماجرا در آن ها یکی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
هنگامی که آیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» نازل شد محمد به علی گفت: خدا به من دستور داده تا خویشاوندانم را انذار کنم، من می دانم زمانی که این کار را انجام دهم آن ها قبول نمی کنند، تا این که جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد اگر این کار را نکنی خداوند تو را عذاب می کند. پس رسول خدا محمد چهل نفر از فرزندان عبدالمطلب را جمع کرد و به علی فرمان داد تا یک گوسفند را برای غذا آماده کند بعد از آماده شدن غذا محمد به مهمانان گفت: با نام خدا شروع به غذا خوردن کنید. تمام مهمانان غذا خوردند سپس محمد ظرفی از شیر خواست و کمی از آن خورد و به مهمانان گفت شما هم با نام خدا از این ظرف شیر بخورید. پس همه مهمانان غذا خوردند تا اینکه سیر شدن. سپس ابولهب گفت محمد جادو کرده و شما را سحر کرده است. این سخن او باعث شد در آن روز محمد سکوت کند. بعد از آن روز علی با دستور محمد بار دیگر همان مجلس با همان غذا و نوشیدنی و همان مهمانان برپا کرد سپس محمد آن ها را انذار داد و گفت: ای فرزندان عبدالمطلب من از طرف خدا برای شما منذر هستم و چیزی را آوردم که کسی قبل از من آن را در دنیا و آخرت نیاورده بود پس تسلیم و مطیع من باشید، کسی که برادر و یاری رسان من باشد ولی، وصی و جانشین بعد از من، در اهلم خواهد بود و دَین مرا ادا خواهد کرد، در این زمان تمام آن چهل نفر سکوت کردند و علی گفت من حاضرم، محمد این جمله اش را سه مرتبه تکرار کرد و فقط علی اعلام آمادگی کرد. در این هنگام محمد گفت: این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید. پس آن ها به کنایه گفتند: به خاطر امری که به تو شده از پسرت پیروی کن.
متن روایت در منابع مختلف متفاوت است ولی اصل ماجرا در آن ها یکی می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
هنگامی که آیه «وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ» نازل شد محمد به علی گفت: خدا به من دستور داده تا خویشاوندانم را انذار کنم، من می دانم زمانی که این کار را انجام دهم آن ها قبول نمی کنند، تا این که جبرئیل نازل شد و گفت: ای محمد اگر این کار را نکنی خداوند تو را عذاب می کند. پس رسول خدا محمد چهل نفر از فرزندان عبدالمطلب را جمع کرد و به علی فرمان داد تا یک گوسفند را برای غذا آماده کند بعد از آماده شدن غذا محمد به مهمانان گفت: با نام خدا شروع به غذا خوردن کنید. تمام مهمانان غذا خوردند سپس محمد ظرفی از شیر خواست و کمی از آن خورد و به مهمانان گفت شما هم با نام خدا از این ظرف شیر بخورید. پس همه مهمانان غذا خوردند تا اینکه سیر شدن. سپس ابولهب گفت محمد جادو کرده و شما را سحر کرده است. این سخن او باعث شد در آن روز محمد سکوت کند. بعد از آن روز علی با دستور محمد بار دیگر همان مجلس با همان غذا و نوشیدنی و همان مهمانان برپا کرد سپس محمد آن ها را انذار داد و گفت: ای فرزندان عبدالمطلب من از طرف خدا برای شما منذر هستم و چیزی را آوردم که کسی قبل از من آن را در دنیا و آخرت نیاورده بود پس تسلیم و مطیع من باشید، کسی که برادر و یاری رسان من باشد ولی، وصی و جانشین بعد از من، در اهلم خواهد بود و دَین مرا ادا خواهد کرد، در این زمان تمام آن چهل نفر سکوت کردند و علی گفت من حاضرم، محمد این جمله اش را سه مرتبه تکرار کرد و فقط علی اعلام آمادگی کرد. در این هنگام محمد گفت: این برادر، وصی و جانشین من در میان شماست. سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید. پس آن ها به کنایه گفتند: به خاطر امری که به تو شده از پسرت پیروی کن.
یوم االنذار یا یوم الدار
روزی که پیامبر خویشان خود را برای دعوت علنی به منزل خود دعوت کرد و آنان را انذار نمود.
روزی که پیامبر خویشان خود را برای دعوت علنی به منزل خود دعوت کرد و آنان را انذار نمود.