یولچی
لغت نامه دهخدا
یولچی. [ یُل ْ ] ( اِخ ) نام محلی کنار راه قزوین و همدان ، میان نجف آباد و آوج ، در 251هزارگزی تهران. ( یادداشت مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
پیوند را نشان میدهد جمع شدن را قدرته غلبه بر سختیه راه میداند یعنی همان راه که خیلی و دور بود با یول چی کمتر ودلپسند میشود حال که یا چه میداند یول چی که بود
یول یعنی راه یول چی این راه برایه چه ساخته شده مثله دیواره چین که سوال ذهن دیوار به این طول برا چه است یا دیوار ه چی هست یا بهتر بگویم این راه به کجا میرود هر کسی بوده زرنک و آگاه تر بوده این کلمه را ساخته
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
چون از دو زبان برا تشکیله این کلمه استفاده کرده چی از غیره ترکی است و یول کاملن ترکی است مثله حاله ایرانه ما که از چند زبان تشکیل میشود دوستان نیز اشاره کردن به راهنایه راه راه بلد یعنی کسی که ادامه راه را نرفته میداند کجاست نه نه او رفته و برگشته به اوله این را ه تا دیکران راحتر برسند به مقصد با کمترین زحمت مکر دیکران چه نسبتی با او دارند صورت را پوشانده به علته کرد وخاک حال اکر نقاب کنار رود راهنمایه راه و هدف از راهنمایی راه برا چند سکه بیان خواهد شد
مسافر
یولچی در تورکی یعنی کسی که کارش راه ها هستن
راه بند. خبره راه.
راهبان یا راه بلد