یول
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
اصطلاحات و ضرب المثل ها
شخصی که چیزی نمی فهمد. گیج. مترادف تندتری برای اسکل و شاسکول است.
پیشنهاد کاربران
یول در ترکی یعنی راه ، طریقت ، شیوه
یول در ترکی یعنی مو کشیدن
یول در ترکی یعنی مو کشیدن
یول در زبان لکی یعنی ولگرد و بیخود معنی می دهد
دیوانه
یعنی شخصی کی هیچ چیزی را نمی فهمد
کنایه از:
آدم گیج و سر به هوا
آدم گیج و سر به هوا
یول در زبان کوردی به آدمِ خنگ و بی دست و پا گفته میشه
گویش مازندرانی؛ یول یعنی خنگ
یول در زبان آذری به راه گفته می شود . یولاجاق پله هایی که به پشت بام منتهی می شود . یول آغاج ، راه چوبی که در فارسی نردبان گفته می شود . یولداش هم به همسفر و دوست و همراه گفته می شود.
در زبانهای ترکی و آذری به معنای راه و مذهب است.