یوف

لغت نامه دهخدا

یوف. ( ص )ظاهراً به معنی بیهوده و پوچ و هیچ است :
بیاویزم آنگه به دامان صوف
عقود سپیچم نخوانندیوف.
نظام قاری.
نی شکر و بادام قطایف یوف است
بی قند و برنج زردیم موقوف است.
بسحاق اطعمه.

فرهنگ فارسی

ظاهرا به معنی بیهوده و پوچ و هیچ است

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی یُوَفَّ: به طور کامل داده می شود (اصلش ازکلمه وفاء به معنای تمام است. جزمش به دلیل جواب واقع شدن برای شرط قبل از خود می باشد )
معنی تُنفِقُواْ: تا انفاق کنید -انفاق می کنید(در جمله "مَا تُنفِقُواْ مِن شَیْءٍ فِی سَبِیلِ ﭐللَّهِ یُوَفَّ إِلَیْکُمْ "چون شرط شده برای جمله بعدی جزم گرفته،کلمه انفاق به معنای بذل مال و صرف آن در رفع حوایج خویشتن و یا دیگران است )
ریشه کلمه:
وفی (۶۶ بار)

پیشنهاد کاربران

یُوَفَّ: از کلمه وفاء
وفا به عهد
یُوَفَّ اِلَیکُم:وفا بسوی شما می شود
بنظر می رسد آنچه انفاق از طرف شماست متقابلا از طرف خداوند به وعده ای که داده وفا می کند.
در بعضی گویش های قدیم یوف یعنی بی هوش یا کم هوش

بپرس